هدف اصلی این پژوهش بررسی مشکلات معرفتشناختی یادگیری مفاهیم علوم تجربی توسط دانشآموزان میباشد. برای این منظور از مفهوم موانع معرفتشناختی و روش روانکاوی معرفت عینی موردنظر گاستون باشلار بهره گرفته شد. روش روانکاوی معرفت عینی دارای سه وجه عمدۀ روانکاوانه، معرفتشناختی و تاریخی است. روانکاوی معرفت عینی، با لحاظ این وجوه، به بررسی عوامل و موانعی که سد راه پیشرفت و توسعه علم شدهاند، میپردازد. موانع معرفتشناختی علاوه بر نقش تعیینکنندهای که در پژوهشهای علمی دارند، دارای پیامدهای تربیتی مهمی نیز در زمینه آموزش علوم تجربی هستند. در این نوشتار ضمن اشاره به دلالتهای تربیتی عمدۀ موانع معرفتشناختی در آموزش علوم تجربی، رویکردی جدید به آموزش علوم پیشنهاد شد. در رویکرد پیشنهادی بر استفاده از خطاهای معرفتشناختی دانشآموزان در جهت شناسایی و رفع موانع یادگیری تاکید شد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که بهکارگیری پیامدهای موانع معرفتشناختی در آموزش علوم میتواند با شناسایی و رفع موانع یادگیری، از جوانب مختلف به ارتقا کیفیت آموزش علوم تجربی یاری رساند.