دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهش نامه مبانی تعلیم و تربیت
2251-6360
2423-4273
5
2
2016
01
21
نقد تعلیم و تربیت مدرن با بازخوانی اندیشههای تربیتی هنا آرنت
5
22
FA
محمد
خضری اقدم
دانشگاه تربیت مدرس
mkhezriaghdam@yahoo.com
دکتر سید مهدی
سجادی
0000-0003-1043-3902
تربیت مدرس تهران
sajadism@modares.ac.ir
دکتر عباس
منوچهری
تربیت مدرس تهران
manoocha@modares.ac.ir
دکتر علیرضا
صادق زاده قمصری
تربیت مدرس تهران
ali_sadeq@modares.ac.ir
10.22067/fe.v5i2.47296
هدف اصلی این پژوهش، نقد تربیت مدرن در پرتو اندیشه های تربیتی هانا آرنت می باشد. برای دستیابی به این هدف، از روش توصیفی-تحلیلی بهره گرفته شد. به صورتی که نخست، ضمن گذری بر اندیشه هانا آرنت، مفهوم و جایگاه تربیت در اندیشه او بررسیشده، سپس، در پرتو اندیشههای تربیتی ایشان بهنقد تربیت مدرن پرداختهشده و در آخر مؤلفههای تربیتی مطلوب آرنت مورد تحلیل و بررسی واقعشده است. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که تعلیم و تربیت دارای جایگاهی مهم و مرتبط با سایر عناصر اندیشه فلسفی آرنت می باشد. علاوه بر این، از منظر هانا آرنت تربیت مدرن با چالشهایی همچون گسست نسلی، تقلیل مفهومی، حذف سندیت، رشد ناقص و سیاست زدگی مواجهه است. در برابر این وضعیت، آرنت گونه ای مطلوب از تعلیم و تربیت را ارائه می کند که دربردارنده مؤلفههایی نظیر بین الذهانی بودن، اقتدار مداری، معطوف به رشد بودن، داشتن جنبه مراقبتی و غیرسیاسی بودن می باشد
هنا آرنت,تعلیم و تربیت مدرن,نقد تربیت مدرنیته
https://fedu.um.ac.ir/article_34597.html
https://fedu.um.ac.ir/article_34597_08a8c216ce9622d1113ba436d3248438.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهش نامه مبانی تعلیم و تربیت
2251-6360
2423-4273
5
2
2016
01
21
جایگاه نظارت و راهنمایی تعلیماتی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش
23
43
FA
مجتبی
بذرافشان مقدم
0009-0009-3229-5302
فردوسی مشهد
bazrafshan@um.ac.ir
مریم
شوقی
فردوسی مشهد
راحیل
رحمان خواه
فردوسی مشهد
10.22067/fe.v5i2.47771
هدف اصلی این پژوهش بررسی و نقد سند تحول بنیادین آموزش و پرورش از بعد نظارت و راهنمایی میباشد. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش تحلیل محتوا بهره گرفته شد. برای این منظور با رجوع به ادبیات نظری، مؤلفههای اصلی و زیر مولفه های نظارت و راهنمایی تعلیماتی شناسایی شدند، سپس برمبنای آن متن سند تحول بنیادین آموزش و پرورش مورد تحلیل قرار گرفت. به طورکلی، یافتههای حاصل از تحلیل سند حاکی از عدم توجه همه جانبه به تمامی مؤلفههای نظارت و راهنمایی تعلیماتی میباشد. با وجود اشاره مستقیم و غیرمستقیم به برخی از مؤلفهها مانند هدف، روش، معلم، محتوا، برنامه درسی و مسئولان و ناظران آموزشی در مبانی نظری و گزارههای سند، به نظر میرسد مؤلفههای دیگر نظارت و راهنمایی تعلیماتی مانند فرایند نظارت، ویژگیهای لازم ناظران، جو مدرسه و محیط آموزشی، اصول و مبانی نظارت و نقشها و وظایف ناظران مورد توجه قرار نگرفته است.
سند تحول بنیادین آموزش و پرورش,نظارت و راهنمایی تعلیماتی
https://fedu.um.ac.ir/article_34614.html
https://fedu.um.ac.ir/article_34614_81b9472ec2f7e9d78c35cd09f008b8b5.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهش نامه مبانی تعلیم و تربیت
2251-6360
2423-4273
5
2
2016
01
21
تحلیل تاریخی Currere به معنای گذر زندگی نامه ای در آثار نوفهم گرایی
44
61
FA
مصطفی
قادری
تربیت معلم تهران
mostafa_ghaderi@yahoo.com
10.22067/fe.v5i2.40967
هدف اصلی این پژوهش، مطالعه تاریخی معنای Currere در آثار نوفهم گرایی میباشد. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش تحلیل گفتمان بهره گرفته شد. واحد تحلیل گفتمان جمله و سطح تحلیل گفتمان در سطح تفسیر تعیین شد. با توجه به سؤالهای پژوهش، دادهها در چهار سطح معانی Currere، روشهای Currere، مراحل Currere و بار سیاسی- اجتماعی Currere در آثار نوفهم گرایی طبقهبندی شدند. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که Currere در آثار نوفهم گرایی با معانی مختلفی مانند «گذر شخصی» یا «گذر زندگینامهای»، برنامه درسی به عنوان عمل سیاسی، درگیری فرارونده در جهان، شکلی از تجربه زیست شده، تفکر درباره گذشته و نگاه به آینده، الگوی پژوهش برنامه درسی، کارآگاهانه با خود و دیگران، فهم پیچیده یا درک پیچیده درباره راستی آزمایی احتمالها در برنامههای درسی حول محور جنسیت، فرهنگ، نژاد و قوم، در پرانتز و قلاب گذاشتن تجربه معلم و دانش، نائل آمدن به تجربه خود و دوباره نگریستن به تجربه مدرسهای بهکاررفته است. همچنین، داستان خود، خود پویشی و مطالعه خود ازجمله روشهای درک برنامه درسی از دیدگاه نوفهم گرایان تبه شمار میروند. بار سیاسی و اجتماعی Currere در آثار نوفهم گرایی هم به معنای بازسازی فردی و هم بازسازی اجتماعی بهکاررفته است.
گذر زندگینامه ای,نوفهم گرایی,تحلیل گفتمان,برنامه درسی
https://fedu.um.ac.ir/article_34626.html
https://fedu.um.ac.ir/article_34626_525d1cdb9a8234f5e75ce1416866ed7e.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهش نامه مبانی تعلیم و تربیت
2251-6360
2423-4273
5
2
2016
01
21
بررسی مبانی نظری تربیت اخلاقی در حلقه کندوکاو اخلاقی
62
87
FA
روحالله
کریمی
دانشگاه تهران
roohollah.karimi@gmail.com
10.22067/fe.v5i2.47346
هدف اصلی این پژوهش، تبیین مبانی نظری تربیت اخلاقی در حلقه کندوکاو اخلاقی میباشد. با این توضیح که حلقه کندوکاو اخلاقی به مثابه رویکرد خاص برنامه فلسفه برای کودکان در حوزه تربیت اخلاقی چگونه ممکن است موجب رشد اخلاقی کودکان و نوجوانان شود. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش تحلیل محتوا و روش تحلیل و استنتاج منطقی بهره گرفته شد. بنابراین، با نظر به مؤلفههای عقلانیت و خودپیروی، تفکر نقادانه و پیامد آن سازگاری منطقی، تفکر خلاقانه و پیامد آن تخیل اخلاقی، تفکر مراقبتی، ملکه شدن فضائل اخلاقی، موقعیتنگری و غور در مفاهیم اخلاقی بررسی شد که نخست، هر یک از این مؤلفهها در حلقه کندوکاو اخلاقی چه جایگاهی دارند. دوم، این مفاهیم در حلقه کندوکاو اخلاقی چه معنایی مییابند و چه تفاوتهایی میان مفهوم آنها در اینجا و رویکردهای دیگری که بر این مفاهیم تأکید میکنند وجود دارد. سوم، حلقه کندوکاو اخلاقی چگونه میتواند در عین حال موجب رشد و بهبود مهارتهای کودکان در همه این مؤلفهها شود. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که حلقه کندوکاو اخلاقی، رویکردی نوین در تربیت اخلاقی است که قابل فروکاستن به هیچ یک از رویکردهای پیشین نیست و مهمترین ویژگی آن، جامعیت در پوشش دادن همه مؤلفههای مهم در تربیت اخلاقی است.
حلقۀ کندوکاو اخلاقی,رشد اخلاقی,برنامۀ فلسفه برای کودکان,تفکر نقادانه,تفکر خلاقانه,تفکر مراقبتی
https://fedu.um.ac.ir/article_34635.html
https://fedu.um.ac.ir/article_34635_a2aa8adec6348390d12355625bfd9325.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهش نامه مبانی تعلیم و تربیت
2251-6360
2423-4273
5
2
2016
01
21
نقد و بررسی رویکرد سواد اخلاقی از منظر عاملیت انسانی
88
109
FA
نرگس
سجادیه
0000-0001-8243-3894
دانشگاه تهران
n.sajadieh@gmail.com
10.22067/fe.v5i2.49069
هدف اصلی این پژوهش، بررسی و نقادی مفهومی جدید در عرصه تربیت اخلاقی به نام سواد اخلاقی است. در سالهای اخیر مفهومی با نام «سواد اخلاقی» مطرح شده و متناظر با آن رویکردی در تربیت اخلاقی شکل گرفته که تلاش دارد با تعریف اخلاق در قالب مفهوم سواد، آن را به مدرسه بازگرداند. نوشتار حاضر در نظر دارد تا با تحلیل منطقی و نیز تحلیل زبانی این ترکیب، برخی زوایا، افقها و چالشهای پیش روی آن را نشان دهد. تحلیل منطقی این ترکیب مفهومی نشان میدهد که در این ترکیب، مؤلفههایی چون صلاحیت، دانش و اکتساب باید همنشین مؤلفههایی چون قاعده، ارزش و کنش انسانی باشند. از سوی دیگر، تحلیل زبان فنی-رسمی این حوزه نشان از حضور سه مؤلفه حساسیت اخلاقی، استدلال ورزی اخلاقی و تخیل اخلاقی در مقام مؤلفههای سازنده آن دارد. درنهایت، ارزیابی این دو نوع تحلیل در کنار الزامات عاملیت انسانی، چالشهایی را پیش روی این رویکرد قرار میدهد. این چالشها عبارتاند از: کاهش گرایی در تفسیر از اخلاق در قالب سواد، تعارضهای مفهومی مفاهیم زیرساز سواد اخلاقی، همپوشی مفهومی عناصر زیرساز سواد اخلاقی و تردید در کفایت سواد اخلاقی برای تحقق انسان اخلاقی.
اخلاق,سواد,حساسیت اخلاقی,استدلال,تخیل اخلاقی,عاملیت
https://fedu.um.ac.ir/article_34643.html
https://fedu.um.ac.ir/article_34643_ff98ed2a07c113f8f9dc1303eadc9270.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهش نامه مبانی تعلیم و تربیت
2251-6360
2423-4273
5
2
2016
01
21
روششناسی ابن خلدون: رهیافتی تاریخی- اجتماعی برای مطالعات تطبیقی در حوزه آموزش و پرورش
110
131
FA
حمدالله
حبیبی
دانشگاه تبریز
h.habibi@tabrizu.ac.ir
10.22067/fe.v5i2.43256
هدف اصلی این پژوهش، بررسی روششناسی ابن خلدون در مطالعه واقعیتهای تاریخی و استنتاج دلالتهایی برای آموزش و پرورش تطبیقی میباشد. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش تحلیلی-استنتاجی بهره گرفته شد. ابن خلدون به عنوان یک تاریخنویس مسلمان توانست با بهرهگیری از روششناسی خاص، روش بدیعی را برای بیان تاریخ ارائه کند تا جایی که برخی او را بنیانگذار «فلسفه تاریخ» دانستهاند. او در کتاب اصلی خودش یعنی «مقدمه»، روششناسی خود را بیان میکند. روش تطبیقی پایه اساسی کتاب مقدمه است. بهطورکلی میتوان گفت او با استفاده از جامعنگری و تفکر سیستمی، وقایع و رویدادهای منفک و مستقل را در ارتباط با هم مورد بررسی قرار داده است تا بتواند آنها را در بستر فرهنگی، سیاسی و اجتماعی تفسیر و سرانجام اصولی را استنتاج کند. در آموزش و پرورش تطبیقی، سه روش از کار ابن خلدون شامل روش مشاهدهای، مقایسهای و تاریخی استخراج و توضیح داده شده است.
ابن خلدون,آموزش و پرورش,آموزش و پرورش تطبیقی,روش شناسی,روش تطبیق
https://fedu.um.ac.ir/article_34657.html
https://fedu.um.ac.ir/article_34657_a33b2001b88a723e33ece22febdf325f.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهش نامه مبانی تعلیم و تربیت
2251-6360
2423-4273
5
2
2016
01
21
تبیین و مقایسه رویکرد انتزاعی کانت و رویکرد انضمامی علامه جعفری (ره) به تربیت زیباییشناختی
132
152
FA
علیرضا
بیده
تربیت مدرس
a.r_bideh@yahoo.com
علیرضا
صادقزاده قمصری
تربیت مدرس
alireza_sadeqzadeh@yahoo.com
سید مهدی
سجادی
0000-0003-1043-3902
تربیت مدرس
sajadism@modares.ac.ir
10.22067/fe.v5i2.27056
هدف اصلی این پژوهش، تبیین چیستی زیبایی و متناظر با آن استنتاج دلالتهایی در باب تربیت زیباییشناختی از منظر کانت و علامه جعفری (ره) هست. برای دستیابی به این هدف از روش تحلیل محتوا و روش تحلیل و استنتاج منطقی بهره گرفته شد. نتایج بهدستآمده حاکی از آن است که کانت با تعریف زیبایی بهعنوان «رضایت همگانی، ضروری و فارغ از مفهوم، علاقه و غایت» از طرفداران نظریه ذهنیت گرایی، و علامه جعفری (ره) با تعریف زیبایی بهمنزله «نمود نگارین و شفاف کشیده شده بر روی کمال که وابسته به دو قطب درون ذات (ذهن) و برون ذات (عین) است.» در شمار طرفداران نظریه رابطهای محسوب میشوند. بر اساس تلقی کانت از امر زیبا، تربیت زیباییشناختی از نوع سکولار مترصد پرورش نگرش زیباییشناختی، فاقد کارکرد شناختی و معطوف به فرم هست. این در حالی است که طبق برداشت علامه جعفری (ره) از زیبایی، تربیت زیباییشناختی از نوع دینی، مترصد کمال، واجد کارکرد شناختی و معطوف به حیات معقول است. هر یک از رویکردهای تربیت زیباییشناختی مذکور در معرض نقدهایی واقعشدهاند که از آن جمله میتوان به مخاطب محوری و اصالت بخشی به ویژگیهای فرمی دیدگاه کانت و ماهیت هنجاری، فردی، غیرقابلآموزش و دشواری تحقق دیدگاه جعفری اشاره کرد.
زیبایی,هنر,کانت، علامه جعفری,تربیت زیبایی شناختی
https://fedu.um.ac.ir/article_34669.html
https://fedu.um.ac.ir/article_34669_72210627384570288869910010f1fd1b.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهش نامه مبانی تعلیم و تربیت
2251-6360
2423-4273
5
2
2016
01
21
تأملی در باب شأن الگو در قلمرو طراحی برنامه درسی
153
172
FA
رحیم
شالیان
فردوسی مشهد. دانشکده علوم تربیتی
rshalian@yahoo.com
محمود
سعیدی رضوانی
0000-0001-9553-9380
دانشگاه فردوسی مشهد
saeedy@um.ac.ir
سیدامیر
امین یزدی
دانشگاه فردوسی مشهد
yazdi.amin@gmail.com
حسین
کارشکی
دانشگاه فردوسی مشهد
karshki@gmail.com
سیدمحسن
اصغری نکاح
0000-0001-5127-0949
دانشگاه فردوسی مشهد
asghari-n@um.ac.ir
10.22067/fe.v5i2.37686
هدف اصلی این پژوهش پاسخ به این سؤال است که تا چه حد عنوانها و ارزش گذاری ارائه شده برای الگوهای برنامه درسی در مقاله «واکاوی الگوی مفهومی در حوزه برنامه درسی: نقدی بر پژوهش های انجام شده با رویکرد طراحی الگو در برنامه درسی»، با ماهیت موضوعهای حوزه معرفتی برنامه درسی منطبق می-باشد؟ و آنگاه با توجه به منابع موجود، امکان تعیین ملاکی برای وجه تمایز الگو در حوزه طراحی رشته برنامه درسی، بررسی شد. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش تحلیلی- اسنادی بهره گرفته شد. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که الگوها در حوزه طراحی برنامه درسی، از دو منظر ساختار و موضوع دارای دسته بندی های متفاوتی میباشند.
طراحی الگو,برنامه درسی
https://fedu.um.ac.ir/article_34680.html
https://fedu.um.ac.ir/article_34680_534215c129033977077a179a5018acee.pdf