دانشگاه فردوسی مشهدپژوهش نامه مبانی تعلیم و تربیت2251-63601120110823A Critical Review on the Emanative Approach in Islamic Philosophy and its Implications in Educationنگاهی انتقادی به رویکرد فیض محور در فلسفه اسلامی و پیامدهای آن در تعلیم و تربیت3360210.22067/fe.v1i1.8842FAخسرو باقری0000-0001-6032-9789محمدزهیر باقریJournal Article20110622In this research, historical background of hierarchical view of Neo-Platonic, and Plotinus in particular, is taken into account and its influence on Sadar's philosophy is analyzed. The hierarchical view has impacts on both ontology and epistemology. Thus, the implications of the hierarchical view can be sought in educational aims and principles. The hierarchical degrees form sense to imagination and intellect and finally The One draw our attention in educational aims to the point that sensual and imaginative activities should be promoted to the abstract rational level and even higher than that to a mystical relation to God The One. The implication of this view would be a hierarchical ordering of subject matters which would be challenged by parallelism in curriculum. This research suggests a middle way between the hierarchical and parallel views which can be termed as diachronic parallelism. According to this suggestion, subject matters will have a parallel relationship but not concomitantly.
Key Words: Hierarchical view, Neo-Platonism, Plotinus, Sadra, Education, Diachronic parallelismدر این تحقیق، زمینه های تاریخی رویکرد تشکیکی در فلسفه نوافلاطونی و به ویژه آثار افلوطین مورد توجه قرار گرفته و تاثیر آن بر فلسفه صدرالمتالهین تحلیل شده است. رویکرد تشکیکی هم در هستی شناسی و هم در معرفت شناسی تاثیرگذار است. از این رو، استلزام رویکرد تشکیکی در قلمرو هستی و شناخت را می توان در اهداف آموزش و پرورش مورد پی جویی قرار داد. مدارج تشکیکی از حس به خیال و عقل تا احد، به لحاظ آموزش و پرورش، این هدف را مورد توجه قرار می دهد که مشاهدات حسی و فعالیت های خیالی باید به سطح انتزاعی عقلی و درک کلیات ختم شود و بلکه بالاتر از آن به رابطه ای عارفانه با ذات احدیت منجر شود. دلالت این دیدگاه در تعلیم و تربیت آن است که رابطه ای متوالی میان مواد درسی قائل شویم و این دلالتی است که توسط دیدگاه توازی گرا مورد چالش قرار می گیرد. در این پژوهش پیشنهاد شده است که راهی میانه بین توالی گرایی و توازی گرایی اتخاذ شود که می توان آن را توازی گرایی ناهمزمان نامید. بر اساس این پیشنهاد، مواد درسی با هم توازی خواهند داشت اما همگی به صورت همزمان وارد برنامه درسی نمی شوند.
کلید واژه ها: رویکرد تشکیکی، نوافلاطونی، افوطین، صدرالمتالهین، تعلیم و تربیت.https://fedu.um.ac.ir/article_33602_39334731e031889e41cc97a32b1b4cb0.pdfدانشگاه فردوسی مشهدپژوهش نامه مبانی تعلیم و تربیت2251-63601120110823A speculative Essay on Secondary Curriculum: General Curriculum, Specialized Curriculum or Convergence within the Framework of “Soft Specialization”نظرورزی درباره برنامه درسی دبیرستان: گرایش عمومی ، تخصصی یا همگرائی در چارچوب "تخصص گرائی نرم"3361610.22067/fe.v1i1.8816FAمحمود مهرمحمدیJournal Article20110619The dual missions attached to secondary education makes this stage of education a particularly fuzzy stage. This fuzzy state has a direct impact on the curriculum of this level of schooling, since the curriculum is the main mean to the ends sought for any stage.
The secondary curriculum, therefore, has been subject to many different understandings and the result has been a variety of proposals put forth by experts and scholars to fulfill the ends deemed more relevant for this critical stage of education. The proposals, however, reach a conclusion by oversimplifying the nature of the problem or by overlooking the roots of the controversies that is the duality mentioned earlier.
The author suggests that the duality needs to be taken into consideration in a creative solution to the problem of secondary curriculum. The solution needs to stand in a middle ground that neither surrenders to the assumptions of general / uniform curriculum advocates, nor to the assumption of those who advocate the opposite, that is a specialized curriculum. Positively speaking, too, it should carry with it the defensible arguments residing in each. The author, thus, has coined the term “soft specialization” to illustrate how this middle ground can be achieved.
Keywords: general orientation, specialized orientation, soft specialization, tripartite curriculum, secondary educationدر این نوشتار ابتدا مقدمه ای در باب چگونگی رویاروئی با اندیشه های به ظاهر آشتی ناپذیر مطرح می شود. این مقمه در واقع رویکرد کلی نویسنده به مواضع تناقض آمیز ناظر به جهت گیری برنامه های درسی دوره متوسطه را آشکار می نماید. پس از آن گذری بر پیشینه بحث خواهیم داشت و در ادامه پیشینه نظری موضوع در خارج از ایران را تحت عنوان مروری بر مواضع پارادوکسیکال با تفصیل بیشتر مطرح می نمائیم. این بخش در حقیقت حاوی مهم ترین داده های بحث است که وجود مواضع متعارض میان اندیشمندان تعلیم و تربیت در عصر حاضر را مستند می سازد.
در تعقیب سیر منطقی بحث شاهد تلاش نویسنده برای ارائه طریق و حل پاردوکس مربوط به برنامه ی درسی دوره متوسطه می باشیم که می توان آن را نمونه ای از کوشش های مبتنی بر تفکر تلفیقی ارزیابی کرد. در این قسمت نخست مفروضات فلسفی – تربیتی و سپس مفروضات علمی – تجربی مطرح شده و بر اساس آن ها ساختار سه وجهی برنامه درسی دوره متوسطه ارائه می گردد. بخش پایانی نوشتار به جمع بندی و بحث اختصاص یافته که طی آن موضوع تاسیس "دبیرستان های جامع" در ایران نیز به تناسب ساختار پیشنهادی مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته است.
نگارنده برآن است که از طریق واکاوی دیدگاه ها و مواضع گوناگون نشان دهد وجه تقابلی یا تباینی این دو نگاه در برنامه درسی دوره متوسطه را می توان به همگرائی و تعبیه ساختاری ترکیبی در برنامه درسی این دوره تبدیل نمود ، و بدین ترتیب کوشش کرد تا از گزند انتقادات وارد به هریک از این مواضع مطلق اندیش و قطبی برحذر ماند. ایده اساسی قابل طرح در این زمینه " تخصص گرائی نرم در قالب یک برنامه درسی دارای ماهیت عمومی در دوره متوسطه" می باشد که به شرح آن پرداخته شده است.
• کلید واژه ها: گرایش عمومی، گرایش تخصصی، تخصص گرائی نرم ، ساختار مثلثی 3( ضلعی) برنامه درسی ، برنامه درسی متوسطهhttps://fedu.um.ac.ir/article_33616_2aea424d1a1355a7aedb349e4795ad92.pdfدانشگاه فردوسی مشهدپژوهش نامه مبانی تعلیم و تربیت2251-63601120110823The Taxonomy of Scott and Educational Research in Iran: a Methodological Evaluationطبقه بندی مغالطه های اسکات و پژوهشهای تربیتی در ایران: ارزیابی روششناختی پژوهشهای منتشر شده در نشریات معتبر علوم تربیتی و روانشناسی ایران در سالهای 85-13813363310.22067/fe.v1i1.9382FAبختیار شعبانی ورکی0000-0001-9071-3298حسین باغگلیرضوان حسین قلی زادهمرضیه عالیعلی خالق خواهJournal Article20110810This essay evaluates the major methodological trends in research at the Iranian academic educational journals based on Scott’s methodological criticism. Therefore, the present study sought to examine a small part of Iranian educational research in the context of Scott's taxonomy, including nine major fallacies: epistemic, homogeneity, causal, essentialist, value free knowledge, prospective, reductive, deterministic, and pragmatism. Of 158 articles, published in nine leading educational journals in Iran during March 2002 and March 2007, 96 percent used quantitative methods, one used qualitative method, and 4 percent used a mixed method. Our analyses suggest that most of the methodological fallacies were observable in all the published work. This is in contrast with Scott's point of view. He argued that the nine methodological fallacies merely apply to quantitative research. Given the importance of our findings, the preliminary conclusion is the need to develop an alternative approach to more effectively prevent the emergence of methodological fallacies in educational research.
Keywords: methodological fallacy, Taxonomy of Scott, educational research, transcendental realismهدف اصلی این مقاله ارزیابی پژوهشهای تربیتی منتشر شده در نشریات معتبر علوم تربیتی و روانشناسی ایران در بازه زمانی 85-1381، براساس تاکسونومی مغالطههای روششناختی اسکات است. بنابراین، این پژوهش با هدف توجیه نقد اسکات انجام شده است. در نتیجه مقالات پژوهشی معتنابهی مورد بررسی قرار گرفتند تا تصویری کلی از وضعیت پژوهشهای تربیتی در ایران ارائه شود. یافتههای حاصل از بررسی مقالات، براساس نُه مغالطه روششناختی گزارش شده است. این مغالطهها شامل مغالطه معرفتی، مغالطه تجانس، مغالطه علی، مغالطه ذاتیگرا، مغالطه دانش فارغ از ارزش، مغالطه آیندهنگری، مغالطه تحویلی، مغالطه جبرگرایانه و مغالطه عملگرایی است.از 158 مقاله منتشر شده در نه نشریه علمی- پژوهشی ایران 96 درصد،از روش پژوهش کمّی، 4 درصد از روش پژوهش ترکیبی بهرهگرفتهاند و فقط یک مقاله با استفاده از روش پژوهش کیفی تدوین و منتشر شده است. در این پژوهش کلیه مقالات به شیوه سر شماری، با استفاده از روش تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفتند. یافتهها نشان میدهند که اغلب مغالطه های مورد وصف نه تنها در تمام پژوهشهای کمّی، بلکه در یک پژوهش کیفی و شش پژوهش ترکیبی مورد مطالعه نیز به تناوب مشاهده شده اند. این نتیجه نیاز به رویکرد بدیل در عرصه روش شناسی پژوهش را نمایان می سازد.
واژههای کلیدی: مغالطه روش شناختی، تاکسونومی اسکات، پژوهشهای تربیتی، رئالیسم استعلاییhttps://fedu.um.ac.ir/article_33633_f422c7f1bd0617cb350f284630621cef.pdfدانشگاه فردوسی مشهدپژوهش نامه مبانی تعلیم و تربیت2251-63601120110823Investigating the philosophical foundations of the paradigms of explaining, understanding, and critique, and analyzing the role of each in educational researchبررسی بنیادهای فلسفی پارادایم های تبیین، فهم و انتقاد و تحلیل نقش و جایگاه هر یک در پژوهش تربیتی3365210.22067/fe.v1i1.8812FAسعید ضرغامی0000-0001-8204-2877Journal Article20110619The present study aims at investigating the philosophical foundations of three research paradigms as explaining, understanding and critique and analyzing the role of each in the educational research. The research method is comparative analysis. In the paradigm of explaining, by accepting the independent existence of universe from the human being, social universe as following natural universe and also the separation of reality and value, truth is evaluated in relation to reality. Therefore, the aim of educational research is the causal explaining and prediction of future behavior based on the present behaviors. In the paradigm of understanding, by accepting the basic differences between the social and natural sciences, the emphasis turns to the twofold importance of interpretation: in the process of educational research, defining the human behaviors is done by a researcher who is the interpreter and the definer. With an emphasis on the role of understanding in any research, this paradigm is criticized. Also the human beings look for changing the universe for obtaining more freedom and justice and the approach to this aim is critique. Finally, the continuum approach is selected as an alternative for paradigm approach, and is discussed that any educational research includes explaining, understanding and critique.
Key words: philosophical foundations, explaining, understanding, critique, educational research.هدف پژوهش حاضر بررسی بنیادهای فلسفی سه پارادایم پژوهشی تبیین، فهم و انتقاد و تحلیل نقش و جایگاه هر یک در پژوهش تربیتی است. روش پژوهش نیز تحلیل تطبیقی از رویکردهای پژوهش کیفی است. در پارادایم تبیین، با پذیرش هستی عینی و مستقل جهان از آدمی، پیروی جهان اجتماعی از جهان طبیعی و جدایی واقعیت از ارزش، حقیقت در انطباق با واقعیت سنجیده می شود و از این رو هدف از پژوهش در تعلیم و تربیت همچون علم های طبیعی، تبیین علی و پیش بینی رفتار آینده بر بنیاد مطالعه رفتار کنونی قلمداد می شود. در پارادایم فهم با پذیرش تفاوت بنیادی علم های انسانی و طبیعی و با نقد بنیادهای هستی شناسانه و شناخت شناسانه پارادایم تبیین، بر اهمیت دو چندان تفسیر و فهم بویژه در قلمرو تربیت تأکید می شود؛ در فرایند پژوهش تربیتی، معنابخشی به رفتارهای آدمی از سوی پژوهشگری است که خود تفسیرکننده و معنا بخش است. این پارادایم به سبب پذیرش جدایی واقعیت از ارزش و علم های طبیعی از انسانی، نقد شده است و بر در کار بودن فهم در هر پژوهشی تأکید شده است. از سوی دیگر آدمی بیش از دلبستگی های فنی و عملی، در جستجوی تغییر جهان برای آزادی و دادگری بیشتر است و روش آن نیز انتقاد است و در این راه یکی از راهکارهای مهم، فراهم کردن وضعیت آرمانی گفت و گو است. بر بنیاد یافته های پژوهش در بررسی چیستی و چرایی پژوهش تربیتی، رویکرد پیوستاری به جای رویکرد پارادایمی، برگزیده شده و استدلال شده است که هر پژوهش تربیتی دربردارنده تبیین، فهم و انتقاد است. در پایان نیز به برخی تلویح های چنین نگرشی اشاره شده است.
کلیدواژه ها: مبانی فلسفی، تبیین، فهم، انتقاد، پژوهش تربیتی.https://fedu.um.ac.ir/article_33652_e0b2c9f562cf089f9220994286da8b36.pdfدانشگاه فردوسی مشهدپژوهش نامه مبانی تعلیم و تربیت2251-63601120110823The study of conceptual model in curriculum field: criticize of researches have been done with model design approach in curriculumواکاوی الگوی مفهومی در حوزه برنامه درسی: نقدی بر پژوهشهای انجام شده با رویکرد طراحی الگو در برنامه درسی3367910.22067/fe.v1i1.4022FAدهقانی دهقانیمقصود امین خندقیایرانی0000-0003-2511-5712حسین جعفری ثانیایرانیمحسن نوغانی دخت بهمنیJournal Article20101113Although with increasing interest of researchers and need for designing models especially desirable models in extent of curriculum, curriculum design system interfered with inattention to model concept (understand it, categorizing, modulating and etc). On the other hand, designed models are frequently without extending concept of the model, explaining used kind of the model and reasons of using them and generally just with expressing the properties of designed models. So in this paper, it has been tried to use analysis-attributive method, to pay attention to both subjects. Therefore, first we pay attention to recognize concept in education, beside explaining and describing models, outlining kinds of models in curriculum extent as it mentioned in specialized references. In next step, researches have been done with the model designing approach in curriculum extent with considering practical dimension, analyzed. Results suggested that good understanding of the model and attention in model designing research methodology in related studies should be considered.
Keywords: curriculum, models, design models, conceptual modelsبا وجود علاقه روزافزون صاحبنظران و همچنین نیازهای موجود برای طراحی الگوهای جایگزین و مطلوب در حوزه برنامه درسی، نظام طراحی برنامه درسی با فقدان و بی توجهی نسبت به مفهوم الگو (فهم و درک آن، تقسیم بندی آن، الگوپردازی و دیگر مسائل مرتبط با الگو) روبه روست. از سوی دیگر، طراحی الگو در تحقیقاتی که در این خصوص صورت گرفته، غالباً بدون بسط مفهومی خود الگو، توضیح در مورد نوع الگوی استفاده شده و دلایل استفاده از آن و عموماً تنها با بیان ویژگی های الگوی طراحی شده انجام شده است. لذا در این نوشتار تلاش شده که با استفاده از روش تحلیلی- اسنادی، به این هر دو موضوع پرداخته شود. از این رو، نخست به مفهوم شناسی الگو در تعلیم و تربیت پرداخته، ضمن تشریح الگوها، انواع الگوها در حوزه برنامه درسی آن چنان که در منابع تخصصی آمده، مطرح می گردد؛ سپس، ضمن بیان نمونه هایی از الگوها، به واکاوی الگوی مفهومی در حوزه برنامه درسی پرداخته می شود. در گام بعدی، با در نظر داشتن بعد عملی، پژوهش هایی که با رویکرد طراحی الگو در حوزه برنامه درسی صورت گرفته است، تحلیل و نقد می شوند. در نهایت، ضمن بحث و نتیجه گیری، چنین استدلال شده که باید فهم دقیق و درست از الگو و حساسیت و دقت در روش شناسی پژوهشی طراحی الگو، در مطالعات مرتبط بیشتر مورد توجه قرار گیرد. ضرورت دستیابی به این مهم آشنایی بیشتر با الگو، الگوپردازی و جزآن می باشد.
کلیدواژه ها: برنامه درسی، الگو، طراحی الگو، الگوی مفهومیhttps://fedu.um.ac.ir/article_33679_7dd73f8409677f285054e3657889d201.pdfدانشگاه فردوسی مشهدپژوهش نامه مبانی تعلیم و تربیت2251-63601120110823A study of the relationship between the self- leadership behavioral- focused strategies and creativity among the faculty members of Iran University of Science and Technology.بررسی رابطه بین استراتژیهای رفتار محور خودرهبری و خلاقیت اعضای هیأت علمی دانشگاه علم و صنعت ایران3369910.22067/fe.v1i1.1408FAرضا هویدا0009-0003-3555-1005راضیه آقاباباییJournal Article20090624Abstract
The purpose of this study was to study the relations between the self- leadership behavioral- focused strategies and creativity among the faculty members of Iran University of Science and Technology. The population consisted of all faculty members of Iran University of Science and Technology in the academic year of 2008- 2009 of whom 113 subjects were selected by proportional stratified sampling. Data were collected using revised self- leadership questionnaire and Rand sip’s creativity questionnaire. Pearson correlation, regression analysis and analysis of multiple variances were used to analysis of data.
The results showed that there was significant correlation between self- leadership behavioral- focused strategies and creativity and there was no significant difference between grade averages of self-leadership behavioral strategies based on college, tenure and academic ranking and also there was no significant difference between grade averages of creativity based on college and academic ranking however significant differences was seen with view to tenure. (Pهدف این پژوهش بررسی رابطه بین استراتژیهای رفتارمحور خودرهبری و خلاقیت اعضای هیأت علمی دانشگاه علم و صنعت ایران بوده است. جامعهی آماری شامل کلیهی اعضای هیأت علمی دانشگاه علم و صنعت ایران میباشد که در سال تحصیلی 1388-1387 بالغ بر 345 نفر بودهاند. در این پژوهش از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب با حجم استفاده گردیده است و نمونهای به حجم 113 عضو هیأت علمی انتخاب گردید. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از پرسشنامهی استاندارد خودرهبری و پرسشنامهی استاندارد خلاقیت رندسیپ. روشهای آماری تجزیه و تحلیل دادهها، ضریب همبستگی پیرسون ،ضریب رگرسیون و تحلیل واریانس چندمتغیره بودهاست. یافتههای تحقیق نشان داد که با افزایش خلاقیت اعضای هیأت علمی بر میزان استفاده از استراتژیهای رفتارمحور آنها نیز افزودهتر خواهد شد،بین میانگین نمرات استراتژیهای رفتارمحور خود رهبری بر اساس متغیرهای دانشکده،سابقه خدمت ومرتبه علمی تفاوت معناداری وجودندارد ولی بین میانگین نمرات خلاقیت آنها بر اساس دانشکده محل خدمت و مرتبه علمی تفاوت معناداری وجود نداشته اما بر اساس سابقه خدمت، تفاوت معناداری بین میانگین نمرات خلاقیت در سطح 05/ P وجوددارد.
واژههای کلیدی: استراتژیهای رفتارمحور، خودرهبری، خلاقیت،دانشگاهhttps://fedu.um.ac.ir/article_33699_c1110f3117fb246d0612ac9b90e3c474.pdfدانشگاه فردوسی مشهدپژوهش نامه مبانی تعلیم و تربیت2251-63601120110823A Study of the Relationship Between Transformational Leadership and organizational Commitment of Teachersبررسی رابطه رهبری تحولآفرین با تعهد سازمانی معلمان3372110.22067/fe.v1i1.1656FAمحمد جاودانیJournal Article20090812A random simple sample of 320 elementary school teachers ( 60 male 160 Female) from district 1 of shiraz school system were selecte and implemented two scales: a) Bass,s (1985) Multifactor Leadership Questionnair (MLQ); This instrument Was translated into Persian and its validity and reliability was re-confirmed by the researcher.
b) Maudy, steers, and Porter,s Commitment scale ( 1974), the Validity and reliability of which was confirmed by Mortazavi (1372).
The gathered data were analyzed and the followings were revealed:
1)There was found a significant relationship between transformational leadership and organizational commitment ( r=0/33 , pهدف کلی این تحقیق عبارت بود از: بررسی رابطه رهبری تحولآفرین با تعهد سازمانی معلمان. و اهداف جزئی آن عبارت بودند از : بررسی رابطه بین میزان تحولآفرینی مدیران با تعهد سازمانی معلمان، بررسی رابطه بین میزان تعاملگرایی مدیران با تعهد سازمانی معلمان، بررسی تأثیر تعاملی تحولآفرینی و تعاملگرایی مدیران بر تعهد سازمانی معلمان، مقایسه میزان تحولآفرینی مدیران زن و مرد، مقایسه میزان تعاملگرایی مدیران زن و مرد و نیز بررسی اینکه ترتیب ابعاد رهبری تحولآفرین و تعاملگرا از جهت تأثیر بر تعهد سازمانی معلمان به چه صورت است.
به منظور دستیابی به پاسخ سؤالات مذکور پرسشنامه رهبری چند عاملی ( MLQ) که توسط بس ( 1985) تهیه و روایی و پایایی آن محاسبه شده بود و نیز توسط محقق ترجمه و مجدداً روایی و پایایی آن محاسبه گردید و مقیاس تعهد سازمانی که توسط مائودی، استیرزو پورتر (1974 ) تهیه و بوسیله مرتضوی ( 1372 ) ترجمه و روایی و پایایی آن محاسبه شده بود در بین 320 نفر از معلمان مدارس ابتدایی ناحیه یک شهر شیراز توزیع گردید. پس از جمعآوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل آنها با استفاده از روشهای آماری ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس دو طرفه، آزمون تی برای گروههای مستقل و نیز رگرسیون چندمتغیره نتایج زیر حاصل شد.
1-بین میزان تحولآفرینی مدیران با تعهد سازمانی معلمان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. (0001/Phttps://fedu.um.ac.ir/article_33721_7cc4e69d39bcbc59b2af42f9a69acb1a.pdfدانشگاه فردوسی مشهدپژوهش نامه مبانی تعلیم و تربیت2251-63601120110823Popper's theory of evolutionary epistemology and criticizing its Educational Applicationsنظریه معرفت شناسی تکاملی پوپرو نگاهی انتقادی به کاربردهای آن در تعلیم و تربیت3373310.22067/fe.v1i1.8650FAحجت صفارحیدری0000-0003-327-4518Journal Article20110611اThis article was written to verify the theory of evolutionary epistemology and the possibility of its educational applications. This theory that is based on Darwin's theory of evolution and the epistemology of Kant, has been expanded by Popper. According to Popper human knowledge starts from his/her expectations or hypothesis, neither observations nor pure sense experience. Man cannot observe without any expectations. Popper's theory of knowledge is opposite of the common sense view that man learns from his/her observations or sense experience. Instead, he believes that we learn from trial-error elimination process, that is to say, our learning start from our innate knowledge not from outside. It seems to be we are able to apply Popper's theory in the formal education. For example, according his view we can use inductive method of teaching instead of deductive one, and in the classroom, curriculum can be considered for discussing and it can be supposed as a tentative product of man efforts to understand his/her world and his/her society not something for mere memorizing. In order to study Popper's epistemological ideas we analyze all his accessible books, articles, lectures and the other related documents.
Key words: evolutionary epistemology, Popper, educationاین مقاله برای بررسی نظریه معرفت شناسی تکاملی پوپر و امکان کاربرد آن در آموزش و پرورش نوشته شده است. نظریه مذکور که بر بنیاد نظریه تکامل داروین و معرفت شناسی کانت استوار گردیده، توسط پوپر بسط و گسترش یافته است. بر اساس نظر پوپر دانش آدمی از انتظارات یا فرضیه های او آغاز می گردد، نه مشاهده یا تجربه حسی محض. آدمی نمی تواند بدون انتظاراتی به مشاهده چیزی بپردازد. نظریه معرفت پوپرنقطه مقابل دیدگاه رایجی قرار دارد که آدمی از طریق مشاهدات یا تجربه حسی خویش می اموزد. در عوض، او معتقد است که ما از طریق فرایند کوشش و حذف خطا می آموزیم، یعنی این که، یادگیری ما از دانش ذاتی و درونی ما آغاز می شود نه از خارج. به نظر می رسد که ما بتوانیم نظریه پوپر را در آموزش و پرورش رسمی بکارگیریم. برای نمونه، بر اساس نظر او ما می توانیم از روش تدریس قیاسی به جای روش استقرایی استفاده کنیم. همچنین ما می توانیم تا در کلاس درس برنامه درسی را به عنوان چیزی برای بحث و گفت و گو بدانیم و آنرا محصول ازمایشی و احتمالی کوشش های آدمی برای فهم و جهان و جامعه خویش قلمداد نماییم نه چیزی که باید به حفظ کردن صرف آن پرداخت. برای مطالعه دیدگاههای معرفت شناسانه او ما همه کتابها، مقالات و سخنرانی های در دسترس را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده ایم.
کلمات کلیدی: معرفت شناسی،پوپر، نقادی، تعلیم و تربیتhttps://fedu.um.ac.ir/article_33733_706915d22ed925c3729f3d0eaedd34e7.pdf