هدف اصلی این پژوهش، ارائه برخی استلزامهای طرح و تدوین نظریه جدید با توجه به مؤلفههای معرفتشناختی پارادایم پیچیدگی است. با این توضیح که نظریههای تربیتی معاصر تحت تأثیر مؤلفههای «پارادایم سادگی» شکل گرفته و بخش عمدهای از مشکلات و کاستیهای آنها ناشی از آن پارادایم میباشد. از این رو، با گسترش «پارادایم پیچیدگی» در عرصههای گوناگون علوم، اندیشمندان علوم تربیتی نیز به نقد و بررسی نظریههای تربیتی پیشین پرداختند، اما هنوز نظریهای تربیتی مبتنی بر این پارادایم ارائه نشده است. بدین منظور، با استفاده از روشهای استدلال فلسفی، پس از اشاره به نحوه اثرگذاری مؤلفههای معرفتشناختی پارادایم سادگی (قطعیت، بازنماییگرایی، و نظریه انطباقی صدق) بر نظریههای تربیتی معاصر، مؤلفههای معرفتشناختی پارادایم پیچیدگی (عدم قطعیت، بازنمایی توزیعی، و نظریه فازی صدق) معرفی شدند. سپس، برخی از استلزامهای تدوین نظریه تربیتی با تکیه بر این مؤلفهها مورد بررسی قرار گرفتند. در این راستا، ابتدا از امکان یک نظریه قوی تربیتی در این پارادایم دفاع شد و سپس، با استفاده از مفهوم «نظریه توزیعی» به توضیح ماهیت این نظریه پرداخته و ویژگیهایی همچون «فرا پدیدهای بودن» و «فرارشتهای بودن» برای آن برشمرده شد.
ارسال نظر در مورد این مقاله