ازخودکارآفرینی به شادی‎آفرینی: تحلیلِ روند برساختِ مثبت‎اندیشی در زیست-سیاست نئولیبرال و نقد مبانی اخلاقی آن‎

نوع مقاله : پژوهشی

نویسندگان

1 دانش‎آموخته دکتری فلسفه تعلیم و تربیت ، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران

2 دانشیار گروه مبانی تعلیم و تربیت، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران

3 استاد گروه مبانی تعلیم و تربیت، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران

10.22067/fedu.2025.86666.1326

چکیده

این پژوهش با هدف آشکار نمودنِ وجه رویت‎ناپذیر گفتمان مثبت‎اندیشی به روش تحلیلی- استفهامی-انتقادی، روند برساختِ سوژۀ مثبت‎اندیش را مورد بررسی قرار داده و بر مبنای ویژگی‎های این سوژه، تقایل این سوژه با اخلاقِ دیگرخواهی را به تصویر کشیده است.  نتایج حاصل از پژوهش نشان می‎دهد که ابتدا انسان به عنوان انسانِ اقتصادی تعریف و جامعه به دو دستۀ کارگر و سرمایه‎دار تقسیم شد، به منظور جلوگیری از کاهش بهره‎وری کارگر با دستمزدِ حداقلی و کار حداکثری ، سوژۀ خودکارآفرین زاده شد. این سوژه همزمان کارگر و سرمایه‎دار است؛ از آنجایی که امکان کارآفرینی برای همه افراد وجود ندارد، گفتمان مثبت‎اندیشی به برساخت سوژۀ شادی‎آفرین مبادرت ورزید؛ سوژه‎ای با بنگاه اقتصادی مصرف برای تولید رضایت خود و البته این گفتمان برای جلوگیری از افسردگی ناشی از نداشتن پول کافی جهتِ هزینه کردن در بنگاه اقتصادی مصرف، ابتدا شادی را به عنوان یک ارز هیجانی و عامل خلق ثروت و موفقیت معرفی نمود و پس از آن به منظور رویت‎پذیری سوژۀ خودکارآفرین در زیست-سیاست نئولیبرال، بهزیستی را با فاکتورهای خاص به عنوان معیارهای انسان موفق و ثروت‌آفرین معرفی کرد و در نهایت اینکه سوژه‎ای که در پی تولید رضایت خود است و بهزیستی را رضایت از زندگی، داشتن دستاورد، غوطه‎وری و ... می‎داند در تقابل با انسانی قرار دارد که از منظر اخلاق دیگرخواهی، خود را در برابر رضایت دیگری متعهد و مسئول دانسته و بهزیستی را مجموع همدلی و همدری در قبال دیگری به منظور کاستنِ درد و رنج او تلقی می‎نماید.
 

کلیدواژه‌ها

موضوعات


CAPTCHA Image