در داخل حوزة تعلیم و تربیت، حوزهای فرعی وجود دارد که «برنامه درسی» نامیده میشود. برنامه درسی بهعنوان یک حوزة مطالعاتی، در زمینة مباحث نظری از اختلاف برانگیزترین حوزهای معرفت بشری محسوب میشود. یکی از مباحثی که از دیرباز منشأ و مصدر این اختلاف نظر بین نظریهپردازان این رشته بوده، ایدئولوژیهای برنامه درسی یا نظریههای هنجاری برنامه درسی است. موضوع ایدئولوژی برنامه درسی یکی از مباحث اساسی و پر مناقشة برنامه درسی است. نگاهی گذرا به منابع منتشر شده در حوزة برنامه درسی در دهههای گذشته حاکی از آن است که به این موضوع توجه بسیار جدی شده است؛ بهنحوی که آثار قابل ملاحظهای در این زمینه به رشته تحریر در آمده است. دو تن از صاحبنظران بنامی که در این زمینه آثار معتبری منتشر نمودهاند، آیزنر و میلر میباشند. مقالة حاضر بر آن است تا ضمن بررسی عمیق اندیشههای آیزنر و میلر در این زمینه، تنوع برداشتها از ایدئولوژیهای برنامه درسی و دلایل آن را بهگونهای منطقی به تصویر بکشد. برای نیل به این مقصود، ابتدا مروری بر اندیشههای هر دو صاحبنظر شده و پس از آن، با تأملی دوباره در این ایدئولوژیها، نکات کلیدی اندیشههای این افراد استنتاج گردیده و در نهایت، با مقایسة ایدئولوژیهای آیزنر و میلر، تحلیل و نتیجهگیری انجام شده است. بهطور کلی، نتایج این مقایسه و ارزیابی نشان میدهد که تفاوتهای اساسی و بنیادی در فلسفه و جهانبینی این دو صاحبنظر وجود دارد.
واژههای کلیدی: ایدئولوژیهای برنامه درسی، پست مدرنیسم، آموزههای دینی و معنوی، نظریههای توصیفی برنامه درسی، آیزنر، میلر.
ارسال نظر در مورد این مقاله