مقایسه باورهای انگیزشی در یادگیری خود نظم یافته میان کودکان تیزهوش. ناتوان یادگیری و عادی درگروهی از دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان شیراز

نوع مقاله : پژوهشی

نویسندگان

چکیده

تعمق و پژوهش پیرامون علل مبادرت افراد به فعالیتهای تحصیلی ومدرسه ای جایگاه ویژه ای در روانشناسی وتعلیم وتربیت به خود اختصاص داده است. درهمین راستا هدف از پژوهش حاضر مقایسه باورهای انگیزشی کودکان تیزهوش ،ناتوان یادگیری و عادی دریادگیری خودنظم یافته بود. به این منظور 76 دانش آموز تیزهوش، 77 دانش آموز عادی و 49 دانش آموز ناتوان یادگیری در دامنه سنی 10-12 سال به صورت تصادفی از مدارس شهرستان شیراز انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از دو فرم مختلف پرسشنامه خودگردانی یادگیری(SRQ_A) ریان وکانل(1989) که از چهار سبک تنظیمی بیرونی، درون فکنی، همانند سازی ودرونی تشکیل شده است، استفاده گردید. روایی و پایایی پرسشنامه ها احراز گردید. نتایج تحلیل های آماری حاکی از آن بود که در سبک تنظیمی بیرونی، کودکان ناتوان یادگیری نسبت به کودکان عادی و کودکان تیزهوش نمرات بالاتری کسب کردند. در سبک تنظیمی درون فکنی و همانند سازی کودکان تیزهوش نسبت به کودکان عادی و ناتوان یادگیری میانگین بالاتری دارند و در سبک تنظیمی درونی میان کودکان تیزهوش وعادی تفاوت معناداری وجود نداشت، اما این دو گروه با کودکان ناتوان یادگیری تفاوت معناداری داشتند(01/0P

CAPTCHA Image