خسرو باقری؛ محمدزهیر باقری
چکیده
در این تحقیق، زمینه های تاریخی رویکرد تشکیکی در فلسفه نوافلاطونی و به ویژه آثار افلوطین مورد توجه قرار گرفته و تاثیر آن بر فلسفه صدرالمتالهین تحلیل شده است. رویکرد تشکیکی هم در هستی شناسی و هم در معرفت شناسی تاثیرگذار است. از این رو، استلزام رویکرد تشکیکی در قلمرو هستی و شناخت را می توان در اهداف آموزش و پرورش مورد پی جویی قرار داد. ...
بیشتر
در این تحقیق، زمینه های تاریخی رویکرد تشکیکی در فلسفه نوافلاطونی و به ویژه آثار افلوطین مورد توجه قرار گرفته و تاثیر آن بر فلسفه صدرالمتالهین تحلیل شده است. رویکرد تشکیکی هم در هستی شناسی و هم در معرفت شناسی تاثیرگذار است. از این رو، استلزام رویکرد تشکیکی در قلمرو هستی و شناخت را می توان در اهداف آموزش و پرورش مورد پی جویی قرار داد. مدارج تشکیکی از حس به خیال و عقل تا احد، به لحاظ آموزش و پرورش، این هدف را مورد توجه قرار می دهد که مشاهدات حسی و فعالیت های خیالی باید به سطح انتزاعی عقلی و درک کلیات ختم شود و بلکه بالاتر از آن به رابطه ای عارفانه با ذات احدیت منجر شود. دلالت این دیدگاه در تعلیم و تربیت آن است که رابطه ای متوالی میان مواد درسی قائل شویم و این دلالتی است که توسط دیدگاه توازی گرا مورد چالش قرار می گیرد. در این پژوهش پیشنهاد شده است که راهی میانه بین توالی گرایی و توازی گرایی اتخاذ شود که می توان آن را توازی گرایی ناهمزمان نامید. بر اساس این پیشنهاد، مواد درسی با هم توازی خواهند داشت اما همگی به صورت همزمان وارد برنامه درسی نمی شوند.
کلید واژه ها: رویکرد تشکیکی، نوافلاطونی، افوطین، صدرالمتالهین، تعلیم و تربیت.
محمود مهرمحمدی
چکیده
در این نوشتار ابتدا مقدمه ای در باب چگونگی رویاروئی با اندیشه های به ظاهر آشتی ناپذیر مطرح می شود. این مقمه در واقع رویکرد کلی نویسنده به مواضع تناقض آمیز ناظر به جهت گیری برنامه های درسی دوره متوسطه را آشکار می نماید. پس از آن گذری بر پیشینه بحث خواهیم داشت و در ادامه پیشینه نظری موضوع در خارج از ایران را تحت عنوان مروری بر مواضع پارادوکسیکال ...
بیشتر
در این نوشتار ابتدا مقدمه ای در باب چگونگی رویاروئی با اندیشه های به ظاهر آشتی ناپذیر مطرح می شود. این مقمه در واقع رویکرد کلی نویسنده به مواضع تناقض آمیز ناظر به جهت گیری برنامه های درسی دوره متوسطه را آشکار می نماید. پس از آن گذری بر پیشینه بحث خواهیم داشت و در ادامه پیشینه نظری موضوع در خارج از ایران را تحت عنوان مروری بر مواضع پارادوکسیکال با تفصیل بیشتر مطرح می نمائیم. این بخش در حقیقت حاوی مهم ترین داده های بحث است که وجود مواضع متعارض میان اندیشمندان تعلیم و تربیت در عصر حاضر را مستند می سازد.
در تعقیب سیر منطقی بحث شاهد تلاش نویسنده برای ارائه طریق و حل پاردوکس مربوط به برنامه ی درسی دوره متوسطه می باشیم که می توان آن را نمونه ای از کوشش های مبتنی بر تفکر تلفیقی ارزیابی کرد. در این قسمت نخست مفروضات فلسفی – تربیتی و سپس مفروضات علمی – تجربی مطرح شده و بر اساس آن ها ساختار سه وجهی برنامه درسی دوره متوسطه ارائه می گردد. بخش پایانی نوشتار به جمع بندی و بحث اختصاص یافته که طی آن موضوع تاسیس "دبیرستان های جامع" در ایران نیز به تناسب ساختار پیشنهادی مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته است.
نگارنده برآن است که از طریق واکاوی دیدگاه ها و مواضع گوناگون نشان دهد وجه تقابلی یا تباینی این دو نگاه در برنامه درسی دوره متوسطه را می توان به همگرائی و تعبیه ساختاری ترکیبی در برنامه درسی این دوره تبدیل نمود ، و بدین ترتیب کوشش کرد تا از گزند انتقادات وارد به هریک از این مواضع مطلق اندیش و قطبی برحذر ماند. ایده اساسی قابل طرح در این زمینه " تخصص گرائی نرم در قالب یک برنامه درسی دارای ماهیت عمومی در دوره متوسطه" می باشد که به شرح آن پرداخته شده است.
• کلید واژه ها: گرایش عمومی، گرایش تخصصی، تخصص گرائی نرم ، ساختار مثلثی 3( ضلعی) برنامه درسی ، برنامه درسی متوسطه
بختیار شعبانی ورکی؛ حسین باغگلی؛ رضوان حسین قلی زاده؛ مرضیه عالی؛ علی خالق خواه
چکیده
هدف اصلی این مقاله ارزیابی پژوهشهای تربیتی منتشر شده در نشریات معتبر علوم تربیتی و روانشناسی ایران در بازه زمانی 85-1381، براساس تاکسونومی مغالطههای روششناختی اسکات است. بنابراین، این پژوهش با هدف توجیه نقد اسکات انجام شده است. در نتیجه مقالات پژوهشی معتنابهی مورد بررسی قرار گرفتند تا تصویری کلی از وضعیت پژوهشهای تربیتی در ...
بیشتر
هدف اصلی این مقاله ارزیابی پژوهشهای تربیتی منتشر شده در نشریات معتبر علوم تربیتی و روانشناسی ایران در بازه زمانی 85-1381، براساس تاکسونومی مغالطههای روششناختی اسکات است. بنابراین، این پژوهش با هدف توجیه نقد اسکات انجام شده است. در نتیجه مقالات پژوهشی معتنابهی مورد بررسی قرار گرفتند تا تصویری کلی از وضعیت پژوهشهای تربیتی در ایران ارائه شود. یافتههای حاصل از بررسی مقالات، براساس نُه مغالطه روششناختی گزارش شده است. این مغالطهها شامل مغالطه معرفتی، مغالطه تجانس، مغالطه علی، مغالطه ذاتیگرا، مغالطه دانش فارغ از ارزش، مغالطه آیندهنگری، مغالطه تحویلی، مغالطه جبرگرایانه و مغالطه عملگرایی است.از 158 مقاله منتشر شده در نه نشریه علمی- پژوهشی ایران 96 درصد،از روش پژوهش کمّی، 4 درصد از روش پژوهش ترکیبی بهرهگرفتهاند و فقط یک مقاله با استفاده از روش پژوهش کیفی تدوین و منتشر شده است. در این پژوهش کلیه مقالات به شیوه سر شماری، با استفاده از روش تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفتند. یافتهها نشان میدهند که اغلب مغالطه های مورد وصف نه تنها در تمام پژوهشهای کمّی، بلکه در یک پژوهش کیفی و شش پژوهش ترکیبی مورد مطالعه نیز به تناوب مشاهده شده اند. این نتیجه نیاز به رویکرد بدیل در عرصه روش شناسی پژوهش را نمایان می سازد.
واژههای کلیدی: مغالطه روش شناختی، تاکسونومی اسکات، پژوهشهای تربیتی، رئالیسم استعلایی
سعید ضرغامی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی بنیادهای فلسفی سه پارادایم پژوهشی تبیین، فهم و انتقاد و تحلیل نقش و جایگاه هر یک در پژوهش تربیتی است. روش پژوهش نیز تحلیل تطبیقی از رویکردهای پژوهش کیفی است. در پارادایم تبیین، با پذیرش هستی عینی و مستقل جهان از آدمی، پیروی جهان اجتماعی از جهان طبیعی و جدایی واقعیت از ارزش، حقیقت در انطباق با واقعیت سنجیده می شود ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی بنیادهای فلسفی سه پارادایم پژوهشی تبیین، فهم و انتقاد و تحلیل نقش و جایگاه هر یک در پژوهش تربیتی است. روش پژوهش نیز تحلیل تطبیقی از رویکردهای پژوهش کیفی است. در پارادایم تبیین، با پذیرش هستی عینی و مستقل جهان از آدمی، پیروی جهان اجتماعی از جهان طبیعی و جدایی واقعیت از ارزش، حقیقت در انطباق با واقعیت سنجیده می شود و از این رو هدف از پژوهش در تعلیم و تربیت همچون علم های طبیعی، تبیین علی و پیش بینی رفتار آینده بر بنیاد مطالعه رفتار کنونی قلمداد می شود. در پارادایم فهم با پذیرش تفاوت بنیادی علم های انسانی و طبیعی و با نقد بنیادهای هستی شناسانه و شناخت شناسانه پارادایم تبیین، بر اهمیت دو چندان تفسیر و فهم بویژه در قلمرو تربیت تأکید می شود؛ در فرایند پژوهش تربیتی، معنابخشی به رفتارهای آدمی از سوی پژوهشگری است که خود تفسیرکننده و معنا بخش است. این پارادایم به سبب پذیرش جدایی واقعیت از ارزش و علم های طبیعی از انسانی، نقد شده است و بر در کار بودن فهم در هر پژوهشی تأکید شده است. از سوی دیگر آدمی بیش از دلبستگی های فنی و عملی، در جستجوی تغییر جهان برای آزادی و دادگری بیشتر است و روش آن نیز انتقاد است و در این راه یکی از راهکارهای مهم، فراهم کردن وضعیت آرمانی گفت و گو است. بر بنیاد یافته های پژوهش در بررسی چیستی و چرایی پژوهش تربیتی، رویکرد پیوستاری به جای رویکرد پارادایمی، برگزیده شده و استدلال شده است که هر پژوهش تربیتی دربردارنده تبیین، فهم و انتقاد است. در پایان نیز به برخی تلویح های چنین نگرشی اشاره شده است.
کلیدواژه ها: مبانی فلسفی، تبیین، فهم، انتقاد، پژوهش تربیتی.
دهقانی دهقانی؛ مقصود امین خندقی؛ حسین جعفری ثانی؛ محسن نوغانی دخت بهمنی
چکیده
با وجود علاقه روزافزون صاحبنظران و همچنین نیازهای موجود برای طراحی الگوهای جایگزین و مطلوب در حوزه برنامه درسی، نظام طراحی برنامه درسی با فقدان و بی توجهی نسبت به مفهوم الگو (فهم و درک آن، تقسیم بندی آن، الگوپردازی و دیگر مسائل مرتبط با الگو) روبه روست. از سوی دیگر، طراحی الگو در تحقیقاتی که در این خصوص صورت گرفته، غالباً بدون بسط مفهومی ...
بیشتر
با وجود علاقه روزافزون صاحبنظران و همچنین نیازهای موجود برای طراحی الگوهای جایگزین و مطلوب در حوزه برنامه درسی، نظام طراحی برنامه درسی با فقدان و بی توجهی نسبت به مفهوم الگو (فهم و درک آن، تقسیم بندی آن، الگوپردازی و دیگر مسائل مرتبط با الگو) روبه روست. از سوی دیگر، طراحی الگو در تحقیقاتی که در این خصوص صورت گرفته، غالباً بدون بسط مفهومی خود الگو، توضیح در مورد نوع الگوی استفاده شده و دلایل استفاده از آن و عموماً تنها با بیان ویژگی های الگوی طراحی شده انجام شده است. لذا در این نوشتار تلاش شده که با استفاده از روش تحلیلی- اسنادی، به این هر دو موضوع پرداخته شود. از این رو، نخست به مفهوم شناسی الگو در تعلیم و تربیت پرداخته، ضمن تشریح الگوها، انواع الگوها در حوزه برنامه درسی آن چنان که در منابع تخصصی آمده، مطرح می گردد؛ سپس، ضمن بیان نمونه هایی از الگوها، به واکاوی الگوی مفهومی در حوزه برنامه درسی پرداخته می شود. در گام بعدی، با در نظر داشتن بعد عملی، پژوهش هایی که با رویکرد طراحی الگو در حوزه برنامه درسی صورت گرفته است، تحلیل و نقد می شوند. در نهایت، ضمن بحث و نتیجه گیری، چنین استدلال شده که باید فهم دقیق و درست از الگو و حساسیت و دقت در روش شناسی پژوهشی طراحی الگو، در مطالعات مرتبط بیشتر مورد توجه قرار گیرد. ضرورت دستیابی به این مهم آشنایی بیشتر با الگو، الگوپردازی و جزآن می باشد.
کلیدواژه ها: برنامه درسی، الگو، طراحی الگو، الگوی مفهومی
رضا هویدا؛ راضیه آقابابایی
چکیده
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین استراتژیهای رفتارمحور خودرهبری و خلاقیت اعضای هیأت علمی دانشگاه علم و صنعت ایران بوده است. جامعهی آماری شامل کلیهی اعضای هیأت علمی دانشگاه علم و صنعت ایران میباشد که در سال تحصیلی 1388-1387 بالغ بر 345 نفر بودهاند. در این پژوهش از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب با حجم استفاده گردیده است و نمونهای ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین استراتژیهای رفتارمحور خودرهبری و خلاقیت اعضای هیأت علمی دانشگاه علم و صنعت ایران بوده است. جامعهی آماری شامل کلیهی اعضای هیأت علمی دانشگاه علم و صنعت ایران میباشد که در سال تحصیلی 1388-1387 بالغ بر 345 نفر بودهاند. در این پژوهش از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب با حجم استفاده گردیده است و نمونهای به حجم 113 عضو هیأت علمی انتخاب گردید. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از پرسشنامهی استاندارد خودرهبری و پرسشنامهی استاندارد خلاقیت رندسیپ. روشهای آماری تجزیه و تحلیل دادهها، ضریب همبستگی پیرسون ،ضریب رگرسیون و تحلیل واریانس چندمتغیره بودهاست. یافتههای تحقیق نشان داد که با افزایش خلاقیت اعضای هیأت علمی بر میزان استفاده از استراتژیهای رفتارمحور آنها نیز افزودهتر خواهد شد،بین میانگین نمرات استراتژیهای رفتارمحور خود رهبری بر اساس متغیرهای دانشکده،سابقه خدمت ومرتبه علمی تفاوت معناداری وجودندارد ولی بین میانگین نمرات خلاقیت آنها بر اساس دانشکده محل خدمت و مرتبه علمی تفاوت معناداری وجود نداشته اما بر اساس سابقه خدمت، تفاوت معناداری بین میانگین نمرات خلاقیت در سطح 05/ P وجوددارد.
واژههای کلیدی: استراتژیهای رفتارمحور، خودرهبری، خلاقیت،دانشگاه
محمد جاودانی
چکیده
هدف کلی این تحقیق عبارت بود از: بررسی رابطه رهبری تحولآفرین با تعهد سازمانی معلمان. و اهداف جزئی آن عبارت بودند از : بررسی رابطه بین میزان تحولآفرینی مدیران با تعهد سازمانی معلمان، بررسی رابطه بین میزان تعاملگرایی مدیران با تعهد سازمانی معلمان، بررسی تأثیر تعاملی تحولآفرینی و تعاملگرایی مدیران بر تعهد سازمانی معلمان، مقایسه ...
بیشتر
هدف کلی این تحقیق عبارت بود از: بررسی رابطه رهبری تحولآفرین با تعهد سازمانی معلمان. و اهداف جزئی آن عبارت بودند از : بررسی رابطه بین میزان تحولآفرینی مدیران با تعهد سازمانی معلمان، بررسی رابطه بین میزان تعاملگرایی مدیران با تعهد سازمانی معلمان، بررسی تأثیر تعاملی تحولآفرینی و تعاملگرایی مدیران بر تعهد سازمانی معلمان، مقایسه میزان تحولآفرینی مدیران زن و مرد، مقایسه میزان تعاملگرایی مدیران زن و مرد و نیز بررسی اینکه ترتیب ابعاد رهبری تحولآفرین و تعاملگرا از جهت تأثیر بر تعهد سازمانی معلمان به چه صورت است.
به منظور دستیابی به پاسخ سؤالات مذکور پرسشنامه رهبری چند عاملی ( MLQ) که توسط بس ( 1985) تهیه و روایی و پایایی آن محاسبه شده بود و نیز توسط محقق ترجمه و مجدداً روایی و پایایی آن محاسبه گردید و مقیاس تعهد سازمانی که توسط مائودی، استیرزو پورتر (1974 ) تهیه و بوسیله مرتضوی ( 1372 ) ترجمه و روایی و پایایی آن محاسبه شده بود در بین 320 نفر از معلمان مدارس ابتدایی ناحیه یک شهر شیراز توزیع گردید. پس از جمعآوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل آنها با استفاده از روشهای آماری ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس دو طرفه، آزمون تی برای گروههای مستقل و نیز رگرسیون چندمتغیره نتایج زیر حاصل شد.
1-بین میزان تحولآفرینی مدیران با تعهد سازمانی معلمان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. (0001/P
حجت صفارحیدری
چکیده
این مقاله برای بررسی نظریه معرفت شناسی تکاملی پوپر و امکان کاربرد آن در آموزش و پرورش نوشته شده است. نظریه مذکور که بر بنیاد نظریه تکامل داروین و معرفت شناسی کانت استوار گردیده، توسط پوپر بسط و گسترش یافته است. بر اساس نظر پوپر دانش آدمی از انتظارات یا فرضیه های او آغاز می گردد، نه مشاهده یا تجربه حسی محض. آدمی نمی تواند بدون انتظاراتی ...
بیشتر
این مقاله برای بررسی نظریه معرفت شناسی تکاملی پوپر و امکان کاربرد آن در آموزش و پرورش نوشته شده است. نظریه مذکور که بر بنیاد نظریه تکامل داروین و معرفت شناسی کانت استوار گردیده، توسط پوپر بسط و گسترش یافته است. بر اساس نظر پوپر دانش آدمی از انتظارات یا فرضیه های او آغاز می گردد، نه مشاهده یا تجربه حسی محض. آدمی نمی تواند بدون انتظاراتی به مشاهده چیزی بپردازد. نظریه معرفت پوپرنقطه مقابل دیدگاه رایجی قرار دارد که آدمی از طریق مشاهدات یا تجربه حسی خویش می اموزد. در عوض، او معتقد است که ما از طریق فرایند کوشش و حذف خطا می آموزیم، یعنی این که، یادگیری ما از دانش ذاتی و درونی ما آغاز می شود نه از خارج. به نظر می رسد که ما بتوانیم نظریه پوپر را در آموزش و پرورش رسمی بکارگیریم. برای نمونه، بر اساس نظر او ما می توانیم از روش تدریس قیاسی به جای روش استقرایی استفاده کنیم. همچنین ما می توانیم تا در کلاس درس برنامه درسی را به عنوان چیزی برای بحث و گفت و گو بدانیم و آنرا محصول ازمایشی و احتمالی کوشش های آدمی برای فهم و جهان و جامعه خویش قلمداد نماییم نه چیزی که باید به حفظ کردن صرف آن پرداخت. برای مطالعه دیدگاههای معرفت شناسانه او ما همه کتابها، مقالات و سخنرانی های در دسترس را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده ایم.
کلمات کلیدی: معرفت شناسی،پوپر، نقادی، تعلیم و تربیت