آزاد محمدی؛ خسرو باقری نوع پرست؛ فاطمه زیباکلام
چکیده
هدف اصلی این پژوهش، بررسی مبانی گفتگو از نظر هابرماس و تعیین اصول و روشهای تربیت اجتماعی متناظر با این مبانی میباشد. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش تحلیل مفهومی پیش رونده بهره گرفته شد. در این پژوهش با بررسی مبانی نظری و تشریح و توضیح نظریه انتقادی و تحلیل نظریه کنش ارتباطی هابرماس یازده اصل تربیتی و سیزده روش تربیتی به دست ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش، بررسی مبانی گفتگو از نظر هابرماس و تعیین اصول و روشهای تربیت اجتماعی متناظر با این مبانی میباشد. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش تحلیل مفهومی پیش رونده بهره گرفته شد. در این پژوهش با بررسی مبانی نظری و تشریح و توضیح نظریه انتقادی و تحلیل نظریه کنش ارتباطی هابرماس یازده اصل تربیتی و سیزده روش تربیتی به دست آمد که تمامی آن ها بر ضرورت بازسازی مفهوم یادگیری، مدیریت کلاس و مدرسه، نقش معلم و دانش آموز، چگونگی استفاده از مطالب و محتوای درسی، نحوه ارزشیابی تأکید می کنند. بدین ترتیب، برخی دلالتهای مهم برای تربیت اجتماعی که به طور مستقیم یا غیرمستقیم در این عرصه نقش آفرینی می کنند، استخراج شدند.
نامدار ابراهیمی؛ محمود مهرمحمدی
چکیده
هدف اصلی این پژوهش، تبیین و تشریح دو رویکرد تربیتی پرسش محور و پاسخ محور و پیامدهای این دو رویکرد بر رفتارهای متخیلانه و خلاقانه کودکان میباشد. برای دستیابی به این هدف از روش توصیفی– تحلیلی بهره گرفته شد. در این راستا، روابط میان پرسشگری، تخیل و خلاقیت مورد تحلیل قرار گرفته و نقش رویکردهای تربیتی مختلف در تقویت یا تضعیف این ویژگی ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش، تبیین و تشریح دو رویکرد تربیتی پرسش محور و پاسخ محور و پیامدهای این دو رویکرد بر رفتارهای متخیلانه و خلاقانه کودکان میباشد. برای دستیابی به این هدف از روش توصیفی– تحلیلی بهره گرفته شد. در این راستا، روابط میان پرسشگری، تخیل و خلاقیت مورد تحلیل قرار گرفته و نقش رویکردهای تربیتی مختلف در تقویت یا تضعیف این ویژگی ها تبیین شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که چگونه رویکردهای تربیتی متفاوت می توانند فرصت و زمینه آفرینندگی را فراهم کرده یا از بین ببرند. بر این اساس استدلال شد که یک محیط تربیتی پاسخ محور قدرت تخیل دانش آموزان را خشکانده و خلاقیت آنها را زایل می سازد. اگر نظام های تربیتی علاقه مند به تقویت آفرینندگی دانش آموزان هستند، باید فرصت پرسشگری را برای دانش آموزان فراهم نمایند و آنها را برای پرسیدن پرسش های متخیلانه تشویق و تحریک کنند. درواقع، خلاقیت در یک فضای پرسشگرانه شکوفا می شود نه در محیطی که تأکید بر پاسخ های مشخص، مهمترین ویژگی آن است. بنابراین، نظام آموزش و پرورش باید تخیل و پرسشگری را به عنوان دو ویژگی مهم تفکر انسان که اندیشیدن به امکان های جدید و راه حل های بدیع را میسر ساخته و خلاقیت را امکان پذیر می سازد، ارج گذاشته و مورد تأکید قرار دهد.
مظهر بابایی؛ یحیی قائدی؛ سعید ضرغامی همراه؛ امیر نصری
چکیده
چکیده : هدف اصلی این پژوهش ، بررسی وتحلیل مفهوم«بازی» در هرمنوتیک فلسفی گادامر، و نشان دادن دلالت های آن برای حصول فرایند آگاهی/فهم ،در تربیت می باشد. برای دست یابی به این هدف از روش پژوهش های توصیفی و تحلیل مفهومی ،از رویکردهای پژوهش کیفی استفاده شد . یافته ها ی حاصل ازاین پژوهش نشان داد که استفاده از نظریه ی بازی گادامر، و به تبع ...
بیشتر
چکیده : هدف اصلی این پژوهش ، بررسی وتحلیل مفهوم«بازی» در هرمنوتیک فلسفی گادامر، و نشان دادن دلالت های آن برای حصول فرایند آگاهی/فهم ،در تربیت می باشد. برای دست یابی به این هدف از روش پژوهش های توصیفی و تحلیل مفهومی ،از رویکردهای پژوهش کیفی استفاده شد . یافته ها ی حاصل ازاین پژوهش نشان داد که استفاده از نظریه ی بازی گادامر، و به تبع آن گفت وگو به معنای خاص وگادامری آن،یعنی گفت وگو از خلال بازیِ دیالوگِ بی غرضانه ، برای تسهیل امریادگیری درمیان یادگیرندگان ، یکی از راه های مناسب تعلیم محسوب می شود؛که آن هم به نوبه ی خود گامی استوار در راه رسیدن به اهداف تربیت واقعی است که درنتیجه همان دست یابی به آگاهی بیشتر یادگیرنده از طریق فهم،معنادهی،ترجمه وتفسیر متن وبلاخره حصول تربیت است .
رزیتا ابوترابی؛ طاهره جاویدی کلاته جعفرآبادی؛ بختیار شعبانی ورکی؛ جهانگیر مسعودی
چکیده
هدف اصلی این پژوهش، نقد و بررسی دلالتهای تربیتی در- جهان- هستن از دیدگاه هایدگر میباشد. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش فلسفی بهره گرفته شد. بدین ترتیب، نخست به در- هستن و جهانیت جهان از منظر هایدگر پرداخته شد، سپس ابزار و نحوه دسترسی به این جهان و اشیاء و دلالتهای تربیتی آن مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه، به منظور پرداختن ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش، نقد و بررسی دلالتهای تربیتی در- جهان- هستن از دیدگاه هایدگر میباشد. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش فلسفی بهره گرفته شد. بدین ترتیب، نخست به در- هستن و جهانیت جهان از منظر هایدگر پرداخته شد، سپس ابزار و نحوه دسترسی به این جهان و اشیاء و دلالتهای تربیتی آن مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه، به منظور پرداختن به خودی که با در- جهان- هستن بنا میشود، مکانمندی و تاریخمندی دازاین و داسمن مورد مداقه قرار گرفت. در پایان ضمن ترسیم الگوی تعلیم و تربیت از منظر هایدگر و نقد دیدگاههای او، امکان گفتگوی دین و تفکر او بررسی شد و الگوی مینوی تعلیم و تربیت ارائه شد. در این الگو خداوند مبدأ، آفریننده و کارگردان جهان و دازاینِ تاریخمند است و خداوند به واسطه رسولان خود در برهههای زمانی مختلف، هنجارهای حاکم بر جوامع بشری را تغییر داده است. غایت تعلیم و تربیت در این دیدگاه نیز دازاین اصیلی است که رو به سوی پروردگار دارد و علاوه بر بررسی مدام افکار، اعمال و رفتارهای خویش که سبب اصلاح آنها و حرکت رو به جلوی جامعه خویش است، در برابر کارگردان صحنه نیز مسئول و پاسخگو میباشد.
حمداله محمدی؛ فاطمه زیباکلام
چکیده
هدف اصلی این پژوهش نقد تأثیر تجاریسازی تربیت بر تربیت اخلاقی میباشد. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش انتقادی بهره گرفته شد. بررسی چالشهای اصلاحات تربیتی نئولیبرال برای تربیت اخلاقی با تمرکز بر مطالعه موردی طرح «هیچ کودکی نباید عقب بماند» حاکی از آن است که افزایش رقابت و کاهش فضای مشارکتی، نگاه ابزاری به انسان، تبدیل دانش ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش نقد تأثیر تجاریسازی تربیت بر تربیت اخلاقی میباشد. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش انتقادی بهره گرفته شد. بررسی چالشهای اصلاحات تربیتی نئولیبرال برای تربیت اخلاقی با تمرکز بر مطالعه موردی طرح «هیچ کودکی نباید عقب بماند» حاکی از آن است که افزایش رقابت و کاهش فضای مشارکتی، نگاه ابزاری به انسان، تبدیل دانش به کالایی برای سودآوری و نه فعالیتی برای حقیقت جویی، نادیده گرفتن رفاه و خیر عمومی، و فردگرایی انحصارگرا از جمله این چالشها به شمار میآیند. علاوه براین، افزایش نهادهای غیرانتفاعی با کیفیت پایین و کمیت بالا، افزایش رقابت برای تجاری کردن دانش و نزدیکی دانشگاهها به صنعت، ضعف اخلاق پژوهشی طی سالهای اخیر از مصادیق عینی رواج فرهنگ بازاری و تجاری سازی در تعلیم و تربیت بهویژه آموزش عالی ایران میباشند.
احمد اکبری
چکیده
هدف اصلی این پژوهش تبیین دیدگاههای مختلف فیلسوفان مسلمان نسبت به آموزش عقلانی و فلسفی به کودکان، در راستای تربیت دینی بایسته میباشد. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش تحلیل محتوا و نیز روش تحلیل و استنتاج منطقی بهره گرفته شد. بنابر یافتههای بهدستآمده، رویکرد تربیت دینی مبتنی بر عقلانیت به دو شکل همگانی و نخبه پرور از یکدیگر ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش تبیین دیدگاههای مختلف فیلسوفان مسلمان نسبت به آموزش عقلانی و فلسفی به کودکان، در راستای تربیت دینی بایسته میباشد. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش تحلیل محتوا و نیز روش تحلیل و استنتاج منطقی بهره گرفته شد. بنابر یافتههای بهدستآمده، رویکرد تربیت دینی مبتنی بر عقلانیت به دو شکل همگانی و نخبه پرور از یکدیگر متمایز هستند. پاره ای از آثار و اندیشههای ابن طفیل، سهروردی، اخوانالصفا، ابوریحان، مولانا، ابو علی سینا و شهید مطهری به زبانی ساده، قابل فهم و گاهی حکایتگو نه است که فهم آن برای همه امکان پذیر میباشد. این رویکرد را می توان تربیت دینی عقلانی از نوع همگانی یا توجه فیلسوفان مسلمان به فلسفه برای همگان دانست که همپوشانی زیادی با «فلسفه برای کودکان» دارد. در مقابل، رویکرد تربیت عقلانی نخبه پرور را می توان در آثار و اندیشههای ابن-مسکویه، غزالی، خواجه نصیر و ابن خلدون یافت که بهطورکلی در گفتگوها و شیوههای آموزش فلسفی خود از مضمونهای عقلانی و انتزاعی پیچیده برای کسانی که به درجههای بالاتری از فلسفه رسیده اند، بهره برده اند. این گروه چون ورود کودکان را در وادی فلسفه جایز نمی دانند، برای عوام نیز چنین اجازهای را روا نمیدارند. بر این اساس، با پذیرش تربیت عقلانی همگانی و نیز با تقویت این رویکرد با استناد به میراث حکیمان مسلمان در طول تاریخ اندیشه اسلامی میتوان از موضعی استوارتر به موضوع فلسفه برای کودکان در جامعه اسلامی نگاه کرد و زمینه فلسفیدن برای همه (حتی کودکان) را از طریق آموزش فرایند فلسفیدن، طرح مسائل فلسفی به شکل داستانی و سادهسازی مضمون های فلسفی دنبال نمود.
رحیم شالیان؛ سید امیر امین یزدی
چکیده
هدف اصلی این پژوهش، ارائه الگویی بدیل برای توانمندسازی افراد آسیب دیده شنوایی (آ.د.ش) در مواجهه با چالش ها و مشکلات اجتماعی است، به نحوی که امکان خوداتکایی در زندگی فردی و مشارکت معنادار آنان را در فرایند توسعه پایدار جوامع میسر سازد. برای این منظور، نخست پیامدهای ناشی از آسیب-شنوایی (آ.ش) با استفاده از دیدگاه صاحبنظران مورد بررسی قرار ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش، ارائه الگویی بدیل برای توانمندسازی افراد آسیب دیده شنوایی (آ.د.ش) در مواجهه با چالش ها و مشکلات اجتماعی است، به نحوی که امکان خوداتکایی در زندگی فردی و مشارکت معنادار آنان را در فرایند توسعه پایدار جوامع میسر سازد. برای این منظور، نخست پیامدهای ناشی از آسیب-شنوایی (آ.ش) با استفاده از دیدگاه صاحبنظران مورد بررسی قرار گرفت. سپس با تاکید بر بینش مبتنی بر رویکرد «تحولی، تفاوت های فردی مبتنی بر ارتباط (DIR)»، مواضعی برای امکان به فعلیت در آوردن ظرفیت های افراد جامعه هدف و رفع دشواری های آنان تحت عنوان "الگوی رشد یکپارچه" هدف گیری شد. الگوی پیشنهادی با این استدلال همراه شده است که آسیب در حس شنوایی الزاماً نمی تواند محدود کننده حد رشد فرد باشد، بلکه به عنوان نقص در یکی از مبادی ورودی اطلاعات، مسیر دستیابی به رشد را متفاوت می کند.