سید هدایت اله داورپناه؛ رضا هویدا؛ رونالد بارنت؛ عبدالرسول جمشیدیان
چکیده
هدف اصلی این پژوهش، واکاوی اشکال خلاقیت دانشگاهی و بسط مدل دانشگاه خلاق بوده است. برای دستیابی به این هدف از دو روش مرور نظاممند و بسط مفهومی بهره گرفته شد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که طبق دیدگاه بارنت (2020) ایده خلاقیت دستکم در پنج سطح از دانشگاه مؤثر است و تنها زمانی بهطور کامل محقق میشود که هر پنج سطح تحقق یابد. این پنج ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش، واکاوی اشکال خلاقیت دانشگاهی و بسط مدل دانشگاه خلاق بوده است. برای دستیابی به این هدف از دو روش مرور نظاممند و بسط مفهومی بهره گرفته شد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که طبق دیدگاه بارنت (2020) ایده خلاقیت دستکم در پنج سطح از دانشگاه مؤثر است و تنها زمانی بهطور کامل محقق میشود که هر پنج سطح تحقق یابد. این پنج سطح عبارتاند از: خلاقیت فکری، خلاقیت پداگوژیکی، خلاقیت یادگیری، خلاقیت محیطی و خلاقیت تأملی. در این پژوهش علاوه بر تبیین سطوح پنجگانه دانشگاه خلاق، برای هر یک از سطوح ابعاد و راهبردهایی نیز تعیین شده است. ابعاد، اشاره به حوزههایی دارند که سطوح خلاقیت دانشگاهی در آنها نمود پیدا میکنند. راهبردها نیز اقدامات اثربخش در شکلگیری خلاقیت در هر یک از ابعاد و سطوح هستند.
حجت صفارحیدری
چکیده
هدف اصلی این مقاله بررسی تعارضات میان روایتهای تأثیرگذار بر آموزش عالی ایران است که در چند دهه اخیر، سیاستهای فرهنگی را تحت تأثیر قرار داده است. سیاستهای فرهنگی در دانشگاههای ایران دستکم تحت تأثیر سه نوع روایت استعلایی-دینی، ایدئولوژیک و بازاری بوده است. تلاش برای تلفیق این روایتهای سهگانه، بهخوبی در دو سند «تحول ...
بیشتر
هدف اصلی این مقاله بررسی تعارضات میان روایتهای تأثیرگذار بر آموزش عالی ایران است که در چند دهه اخیر، سیاستهای فرهنگی را تحت تأثیر قرار داده است. سیاستهای فرهنگی در دانشگاههای ایران دستکم تحت تأثیر سه نوع روایت استعلایی-دینی، ایدئولوژیک و بازاری بوده است. تلاش برای تلفیق این روایتهای سهگانه، بهخوبی در دو سند «تحول راهبردی علم و فناوری» و سند «دانشگاه اسلامی» آشکار است. بااینحال این روایتها با یکدیگر تعارض ساختاری دارند. در این پژوهش برای نشان دادن این تعارضها از روش ترکیبی با تأکید بر دیدگاه تلینگز درباره تلفیق نظریهها استفاده شد. منابع تحقیق شامل همه منابع دستاول و دومی بوده که در دسترس پژوهشگر بوده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که مبانی روایتهای مذکور با یکدیگر متفاوت است. در اسناد آموزش عالی، این تفاوتها نادیده گرفتهشده و درنتیجه تلاش برای تلفیق روایتها به وضعیت تعارضآمیزی منجر شده است. سردرگمی در انجام مأموریتهای فرهنگی و نیز از بین رفتن استقلال دانشگاهها و وابستگی آن به نیروهای بیرونی، ازجمله پیامدهای ناخواسته تأثیر این روایتهای ناسازگار بر سیاستهای فرهنگی دانشگاهها بوده است.
موسی توماج ایری؛ محمود مهرمحمدی
چکیده
هدف اصلی این مقاله بررسی وجوه زیباشناختی علوم طبیعی برای دستیابی به فهمی زیباشناسانه از ماهیت علم و پیامدهای آن برای آموزش علوم و تربیت علمی است. برای این منظور با استفاده از روشهای تحلیلی و استنتاجی، پس از بررسی مؤلفههای توافقی ماهیت علم مبتنی بر یافتههای لدرمن و همکاران، به بررسی وجوه زیباشناختی مؤلفههای توافقی ماهیت ...
بیشتر
هدف اصلی این مقاله بررسی وجوه زیباشناختی علوم طبیعی برای دستیابی به فهمی زیباشناسانه از ماهیت علم و پیامدهای آن برای آموزش علوم و تربیت علمی است. برای این منظور با استفاده از روشهای تحلیلی و استنتاجی، پس از بررسی مؤلفههای توافقی ماهیت علم مبتنی بر یافتههای لدرمن و همکاران، به بررسی وجوه زیباشناختی مؤلفههای توافقی ماهیت علم پرداخته شد. این بررسی نشان داد که علم و فعالیت علمی دارای وجوه مشترک مهمی با فعالیت هنری و زیباشناسانه است. اهمیت تخیل و خلاقیت، احساسات و عواطف، شمّ و شهود و توجه به معیارهایی مانند زیبایی، ظرافت، سادگی، تقارن و تناسبِ نظریات توسط دانشمندان و استفاده از استعارهها و تمثیلها؛ ازجمله وجوه زیباشناختی و هنری ماهیت علم است. این پژوهش نشان داد که: 1) اهمیت پرورش قوای زیباشناختی در تربیت علمی؛ و 2) ضرورت اتخاذ رویکرد کلگرا در تربیت علمی، دو پیامد کلی و نظری است که از فهم زیباشناسانه از ماهیت علم، به دست میآید.
صادق مرادی؛ سید مهدی سجادی؛ علیرضا صادق زاده قمصری؛ آرش حیدری
چکیده
هدف اصلی این پژوهش تبیین تعلیم و تربیت در آیینه ژئوفیلوسوفی به مثابه رویکردی نوین در فلسفهورزی است. برای دستیابی به این هدف از روش تحلیل مفهومی و استنتاجی بهره گرفته شد. تعریف متفاوت دلوز از فلسفه به مثابه «هنر صورتبخشی، ابداع و ساخت مفاهیم» محور مجموعهای از تحولات در حوزههای گوناگون هستیشناسی و معرفتشناسی شد که ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش تبیین تعلیم و تربیت در آیینه ژئوفیلوسوفی به مثابه رویکردی نوین در فلسفهورزی است. برای دستیابی به این هدف از روش تحلیل مفهومی و استنتاجی بهره گرفته شد. تعریف متفاوت دلوز از فلسفه به مثابه «هنر صورتبخشی، ابداع و ساخت مفاهیم» محور مجموعهای از تحولات در حوزههای گوناگون هستیشناسی و معرفتشناسی شد که از مهمترین نتایج آن «نظریه ژئوفیلوسوفی» میباشد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که نوآوریهای مترتب بر این نظریه در حوزه تعلیم و تربیت پیامدهایی را به بار میآورد که از مهمترین آنها میتوان به مواردی چون «فعالیتورزی و شدن در پرتو نقد غایتگرایی، «درونگرایی در پرتو نقد علیّتمحوری برونگرایانه» و «آفرینش در پرتو نقد بازنمایی و بازتولید» اشاره کرد که هرکدام از این موارد در دل خود پیامدهای تربیتی دیگری را نیز پرورش میدهند.
خسرو باقری؛ نرگس سادات سجادیه؛ محمد خدایاری فرد؛ آزاد محمدی؛ عبدالرحیم گواهی؛ سعید اکبری زرادخانه
چکیده
رابطه عقل و دین، موضوعی بحثبرانگیز در عرصه همه ادیان بوده و نتایج آن نهتنها در حوزه اندیشه بلکه در ساحت حیات جمعی بشر نیز خطیر بوده است. در این مقاله، رابطه عقل و دین در نگرش اسلامی موردبحث قرارگرفته است. دو رویکرد عمده در این زمینه، تحت عناوین عقلگرایی حداکثری و عقلگرایی حداقلی (ایمانگرایی)، موردبررسی و نقد قرارگرفتهاند. ...
بیشتر
رابطه عقل و دین، موضوعی بحثبرانگیز در عرصه همه ادیان بوده و نتایج آن نهتنها در حوزه اندیشه بلکه در ساحت حیات جمعی بشر نیز خطیر بوده است. در این مقاله، رابطه عقل و دین در نگرش اسلامی موردبحث قرارگرفته است. دو رویکرد عمده در این زمینه، تحت عناوین عقلگرایی حداکثری و عقلگرایی حداقلی (ایمانگرایی)، موردبررسی و نقد قرارگرفتهاند. پس از نقد و بررسی انواع رابطه عقل و دین، رابطه وحدت اندراجی میان عقل و دین موردحمایت قرارگرفته است. در این رابطه، دین ذیل عقل مندرج میشود، بهطوریکه رابطه کل و جزء میان آنها برقرار است. بر این اساس، هر بخشی از دین، بهصورت بالفعل یا بالقوه، عقل پذیر است. بر این نکته استدلال کردهایم که دایره عقل وسیعتر از دین است. در بخش پایانی، الهام بخشیهایی که رویکرد موردپذیرش مقاله (رویکرد اندراجی) برای تربیتدینی در پی دارد مورد بحث و بررسی قرارگرفته است که ازجمله میتوان به رهنمودهایی نظیر تبیین عقلانی آموزههای دینی؛ توجه دادن متربی به حدود عقل؛ رواشمردن تعلیقهای معرفتی و عملی موقت؛ تقویت فضای گفتگو و پرسشگری اشاره کرد.
داود حسین پور صباغ؛ جمیله علم الهدی؛ حسین سوزنچی
چکیده
تکثر معانی تربیت در جوامع مختلف بهعنوان چالشی برای دستیابی به وحدت مفهومی برای آن مطرح شده است. علامه طباطبایی در نظریهی اعتباریات، زمینه مناسبی برای تبیین تکثر اعتبارات اجتماعی به وجود آورده است. در این پژوهش سعی میشود با بسط نظریه اعتباریات، مفهوم «تربیت» بهعنوان یکی از اعتباریات بعد از اجتماع تبیین شود. بر این اساس ...
بیشتر
تکثر معانی تربیت در جوامع مختلف بهعنوان چالشی برای دستیابی به وحدت مفهومی برای آن مطرح شده است. علامه طباطبایی در نظریهی اعتباریات، زمینه مناسبی برای تبیین تکثر اعتبارات اجتماعی به وجود آورده است. در این پژوهش سعی میشود با بسط نظریه اعتباریات، مفهوم «تربیت» بهعنوان یکی از اعتباریات بعد از اجتماع تبیین شود. بر این اساس «تربیت» در نتیجه شهود توأمان ضعفها و استعدادها و بر اساس انگیزه محبت و رحمت و بهمنظور تضمین بقاء نوع، اعتبار میشود. در ادامه مقاله جهت تدقیق نسبت حقیقت و اعتبار در نظریه اعتباریات، چهار مفهومِ «محل اعتبار»، «مبدأ اعتبار»، «وجه اعتبار» و «اثر اعتبار» از یکدیگر تفکیک شده و بر اساس آن صورتبندی جدیدی از «لغویت» و «عدم لغویت» اعتباریات ارائه میشود. بدین ترتیب نسبت حقیقت و اعتبار در «تربیت» بر اساس مفاهیم چهارگانه فوق تبیین شده است. بر اساس این تحلیل، تربیت (به معنای اعتباری اجتماعی) مبتنی بر مشاهده تربیت تکوینی و انتقال ضرورت تکوینی موجود در آن، به رابطهی دو انسانِ مختارِ معتبر است. بنابراین بر اساس مؤلفههای تربیت تکوینی میتوان گفت، تربیت معنایی اعتباری است که در ظرف اجتماع در مورد فرآیندی که میان دو یا چند نفر در جریان است بکار میرود که متضمن تحقق کمالاتی برای متربیان، دوسویه بودن، تدریجی بودن، غایتمندی و محوریت مودت و رحمت است.
اعظم زرقانی؛ سعیده فخار نوغانی
چکیده
هدف اصلی این پژوهش، بررسی دلالتها یا کارکردهای نظریه معرفتشناسی فضیلت محور در حوزه مطالعاتی برنامهدرسی- به ویژه حوزهی فرعیتر آن یعنی نظریههای هنجاری- است. برای دستیابی به این هدف ابتدا نظریه معرفتشناسی فضیلتمحور با قرائت مسئولیتمحوری و با تاکید بر نظرات لیندا زگزبسکی، تشریح شد و سپس به استنتاج تأثیرات ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش، بررسی دلالتها یا کارکردهای نظریه معرفتشناسی فضیلت محور در حوزه مطالعاتی برنامهدرسی- به ویژه حوزهی فرعیتر آن یعنی نظریههای هنجاری- است. برای دستیابی به این هدف ابتدا نظریه معرفتشناسی فضیلتمحور با قرائت مسئولیتمحوری و با تاکید بر نظرات لیندا زگزبسکی، تشریح شد و سپس به استنتاج تأثیرات این نظریه بر چهار عنصر اساسی در تولید و تدوین برنامهدرسی یعنی هدف، محتوا، روشهای یاددهی- یادگیری و ارزشیابی پرداخته شد. یافتههای بهدستآمده بیانگر آن است که تحت تأثیر نظریه معرفتشناسی فضیلت محور، هدف برنامهیدرسی بر فهم مطالب متمرکز شده، محتوا، ترکیبی از محتوای دیسیپلینی و فضائل عقلانی خواهد بود، معلمان با انگیزه بخشی، پرسشگری و هدایتگری و یادگیرندگان با قبول مسئولیت در یادگیری خود و استفاده از تفکر انتقادی، ایفای نقش میکنند. در ارزشیابی نیز با توجه به اهداف از دو نوع فرایندی و پایانی استفاده خواهد شد. همچنین نظریه معرفتشناسی فضیلت محور از قابلیت تولید نظریهای هنجاری یا دیدگاهی نو در حوزه مطالعاتی برنامهدرسی برخوردار است. این نتیجه از بررسی تفاوتهای بین دیدگاه برنامهدرسی مبتنی بر نظریه معرفتشناسی فضیلتمحور با سایر دیدگاههای موجود در حوزه مطالعاتی برنامهدرسی به دست آمد.