علی وحدتی دانشمند؛ شهین ایروانی؛ خسرو باقری نوع پرست
چکیده
هدف اصلی این پژوهش، بررسی و نقد دو سیاست پذیرش سراسری غرب و شورش بر ضد آن در جریان اقتباس آموزشی در ایران معاصر است. در سیاست نخست، آرای آخوندزاده و ملکم خان و در سیاست دوم آرای شریعتی، آل احمد و اسناد رسمی تحول در نظام آموزشی بعد از انقلاب اسلامی مورد تأکید قرارگرفتهاند. همچنین در نقد این سیاستها و آشکار ساختن تضادها و تناقضهای ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش، بررسی و نقد دو سیاست پذیرش سراسری غرب و شورش بر ضد آن در جریان اقتباس آموزشی در ایران معاصر است. در سیاست نخست، آرای آخوندزاده و ملکم خان و در سیاست دوم آرای شریعتی، آل احمد و اسناد رسمی تحول در نظام آموزشی بعد از انقلاب اسلامی مورد تأکید قرارگرفتهاند. همچنین در نقد این سیاستها و آشکار ساختن تضادها و تناقضهای هرکدام از آنها و برای فراتر رفتن از وضعیت معماگونه حاصل از این تقابل، از رویکرد واسازی دریدا بهره گرفتهشده است. واسازی نشان میدهد که هر دو سیاست در متافیزیک حضور و خود-ایمنی گرفتار آمده و دیفرانس، مکملیت و آلایش میان «خود» و «دیگری» را نادیده گرفتهاند. همچنین در پایان مقاله و به عنوان ملاحظاتی واسازانه پیشنهادشده است که پذیرش وضعیت معماگونه بهمنزله شرط استعلایی اصلاحات، نابستاری هویت و مکملیت در قالب مفهوم مذاکره نزد دریدا، به ساختار هر سیاست اقتباسیِ پیش رو وارد شود.
نرگس سادات سجادیه؛ امیر بادپا
چکیده
یکی از مفاهیم مهم در حوزه تربیت، مفهوم «استعداد برتر» است. این مفهوم از دیرباز یکی از دغدغههای اندیشمندان تربیتی بوده و در قرن بیستم، جریانی قوی در روانشناسی را به خود اختصاص داده است. در این میان، برخی کشورهای درحالتوسعه مانند ایران به دلیل دغدغههای توسعهای، توجه ویژهای به آن داشته و سیاستهای مختلفی در راستای استعدادیابی ...
بیشتر
یکی از مفاهیم مهم در حوزه تربیت، مفهوم «استعداد برتر» است. این مفهوم از دیرباز یکی از دغدغههای اندیشمندان تربیتی بوده و در قرن بیستم، جریانی قوی در روانشناسی را به خود اختصاص داده است. در این میان، برخی کشورهای درحالتوسعه مانند ایران به دلیل دغدغههای توسعهای، توجه ویژهای به آن داشته و سیاستهای مختلفی در راستای استعدادیابی و استعدادبانی، طراحی کرده و به اجرا گذاشتهاند. این پژوهش از منظری فلسفی-تربیتی و با رویکردی تحلیلی به ارزیابی این مفهوم میپردازد و در گام بعد، دشواریهای پیش روی اقدامهای عملی ناظر بر آن را مورد ارزیابی قرار میدهد و در گام نهایی نیز با رویکرد استنباطی و استنتاج ضمنی، چرخشهایی در سیاستهای استعدادیابی و استعدادبانی پیشنهاد کرده است. چالشهای چهارگانه نظری «ابهام در مفهوم برتری»، «چالش در مفهوم ارزشمندی و سودمندی»، «مفهوم استعداد برتر در مقام ایدئولوژی سلطه در آموزش» و «استعداد برتر، توهم ناشی از خودشیفتگی انسان مدرن»، این مفهوم را تهدید میکنند. از سوی دیگر در عرصه عمل، دوگانههایی چون ذاتی/اکتسابی، بالقوه/بالفعل، دفعی/تدریجی، قضاوتهای تربیتی در باب استعداد برتر را دچار ابهام میسازد. با نظر به این منظومه چالشهای نظری و عملی، مطلوبیت سیاستهای استعدادیابی و استعدادبانی با چالش جدی مواجه است. در پایان نیز چرخشهایی پنجگانه در این سیاستها پیشنهاد شده است.
روح اله مظفری پور
چکیده
هدف اصلی این پژوهش، معرفی، بررسی و تحلیل اندیشههای فلسفی و تربیتی برنارد استیگلر، فیلسوف معاصر فناوری است. استیگلر با استناد به یافتههای لری گوران، انسانشناس فرانسوی، مدعی است که تکامل انسان از طریق ابزار و فناوری صورت گرفته است. او معتقد است مغز انسان به واسطه استفاده از ابزار تکاملیافته و به شکل امروزی درآمده است. ازنظر استیگلر، ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش، معرفی، بررسی و تحلیل اندیشههای فلسفی و تربیتی برنارد استیگلر، فیلسوف معاصر فناوری است. استیگلر با استناد به یافتههای لری گوران، انسانشناس فرانسوی، مدعی است که تکامل انسان از طریق ابزار و فناوری صورت گرفته است. او معتقد است مغز انسان به واسطه استفاده از ابزار تکاملیافته و به شکل امروزی درآمده است. ازنظر استیگلر، فناوریها به صورت یادسپاری «اپیفیلوژنتیک» به نسلهای بعدی منتقل شده و زمینه تکامل و پیشرفت انسان را فراهم میکنند. از نظر استیگلر، فناوریهای دیجیتال به خاطر تضعیف مهارتهای زندگی، نوعی «پرولتاریا» ایجاد میکنند. استیگلر معتقد است فناوریهای دیجیتال، «توجه» جوانان و نوجوانان را دچار تخریب میکنند و در مغز آنان و نوع تفکر آنها نیز تغییراتی ایجاد میکنند. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از این است که توجه به فناوری در مورد مبانی انسانشناختی تربیت میتواند حائز اهمیت باشد. بیش توجهی میتواند در آموزش مجازی که امروزه با آن سروکار داریم اتفاق بیفتد. با توجه به اندیشههای استیگلر میتوان پرولتاریاسازی در تعلیم و تربیت امروزی به ویژه درآموزش تجاری را مشاهده کرد. با نظر به تخریب توجه در دنیای امروز، لازم است مهارتهای لازم در مورد چگونگی مدیریت و کنترل «توجه» در تعلیم و تربیت مورد تأمل قرار گیرد.
فریدون شکیبانیا؛ پروانه ولوی؛ مسعود صفایی مقدم؛ خسرو باقری نوع پرست
چکیده
این پژوهش به بررسی دیدگاه تامس نیگل دربارهی همه روانانگاری میپردازد تا معلوم دارد که آیا این رویکرد در مقایسه با رویکردهای فیزیکالیستی مبنای مناسبتری برای رویکرد عصب-تربیت است یا خیر. در این پژوهش از روش توصیفی - تحلیلی استفاده شده است. مبنای فیزیکالیستی رویکرد عصب-تربیت به جای حل مسأله رابطه ذهن و بدن و همچنین تبیین حالات ذهنی، ...
بیشتر
این پژوهش به بررسی دیدگاه تامس نیگل دربارهی همه روانانگاری میپردازد تا معلوم دارد که آیا این رویکرد در مقایسه با رویکردهای فیزیکالیستی مبنای مناسبتری برای رویکرد عصب-تربیت است یا خیر. در این پژوهش از روش توصیفی - تحلیلی استفاده شده است. مبنای فیزیکالیستی رویکرد عصب-تربیت به جای حل مسأله رابطه ذهن و بدن و همچنین تبیین حالات ذهنی، با طرح دیدگاههای حذفگرایانه و تقلیلگرایانه و حذف صورت مسأله و بدون توجه به ویژگیهای پدیداری و اول شخص ذهن (با حذف یا تقلیل آگاهی پدیداری به رخدادها و فرایندهای مغزی) از منظر عینی و سوم شخص به حالات ذهنی نظر میکند. نیگل تصور بیرونی/عینی از جهان را ناتمام میداند و بهمنظور پر کردن شکاف تبیینی ذهن و بدن، و تبیین خاستگاه آگاهی و عقل، «همه روانانگاری» را پیشفرض میگیرد. رویکرد همه روانانگاری تامس نیگل در مقایسه با رویکردهای فیزیکالیستی، برای حوزه کلی تعلیم و تربیت، و بخصوص برای حوزه ویژه یاددهی-یادگیری، از جهت توجه به کلَیت وجود آدمی و ذهنیت و عینیت درهم تنیده، مناسبتر میباشد. با این همه، از آنجایی که همه روانانگاری نیگل در مواجهه با مسأله ترکیب تبییین مناسب به دست نداده است، نمیتواند یک راهحلِ فاقد اشکال در تبیین علیَت ذهنی و آگاهی باشد و در نتیجه رابطه ذهن و بدن همچنان بهعنوان یک مسأله سخت گشوده باقی میماند.
اعظم طاهرخانی؛ سعید ضرغامی همراه؛ حسن عشایری؛ یحیی قائدی
چکیده
هدف اصلی این پژوهش تبیین یادگیری تحلیل ریاضیاتی مبتنی بر تلفیق تحلیل فلسفی و یافتههای علوم اعصاب شناختی است. بدین منظور یادگیری تحلیل ریاضیاتی، به عنوان یکی از جنبههای تفکر ریاضیاتی، مبتنی بر یادگیری نمادهای عددی در کودکان با بهرهگیری از روش عصب-فلسفی بررسی شده است. بر این اساس سه گزاره مشاهدهای که نتایج پژوهشهای علوم ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش تبیین یادگیری تحلیل ریاضیاتی مبتنی بر تلفیق تحلیل فلسفی و یافتههای علوم اعصاب شناختی است. بدین منظور یادگیری تحلیل ریاضیاتی، به عنوان یکی از جنبههای تفکر ریاضیاتی، مبتنی بر یادگیری نمادهای عددی در کودکان با بهرهگیری از روش عصب-فلسفی بررسی شده است. بر این اساس سه گزاره مشاهدهای که نتایج پژوهشهای علوم اعصاب شناختی پیرامون ریاضیات نمادین است اخذ شده است. این گزارهها عبارتاند از: یادگیری نمادین اعداد در کودکان، مغز را تغییر میدهد؛ پردازش اعداد نمادین و اعداد غیرنمادین به صورتی ناهمسان است و ارتباطی مبهم و دوسویه بین آنها وجود دارد؛ دانش نمادین عدد، نقش مهمی در پیشرفتهای آینده کودکان در ریاضیات سطح بالاتر دارد. بر مبنای این سه گزاره تلاش شده است تا پرسشهای فلسفی پژوهش و چالشهای مرتبط با آنها بررسی شود. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که همراه شدن یادگیری اعداد نمادین با چگونگی به وجود آمدن نمادهای عددی و تشویق کودکان به ایجاد ارتباط پیاپی بین نمادهای عددی و معنای ذهنی و بیان کلامی آنها میتواند اسباب لازم برای غنای تواناییهای فراشناختی مانند تشخیص خطاها را فراهم کند. اما لازم است چالشهایی مانند چگونگی آشنایی کودکان با نظریه تکامل با توجه به مسائل فرهنگی، نوع راهبردهای لازم برای بهبود ارتباط درک معنایی و نمادین اعداد در کودکان و سطح تأکید بر فرآیندهای حل مسئله (که نیازمند تحلیل مبتنی بر نمادها هستند) در برنامههای آموزش ریاضی به منظور بهبود تواناییهای تفکر کودکان بررسی شود.
محمد حسنی
چکیده
هدف این پژوهش واکاوی و قضاوت درباره نسبت مدارس تیزهوشان با عدالت اجتماعی است. برای رسیدن به این هدف با روش تحلیل مفهومی، مفهوم عدالت توزیعی بررسی و ملاکهای مناسب آن برای توزیع خیر تربیت مدرسهای (رسمی و عمومی) تبیین شد. بر اساس نتایج این تحلیل، شرط توزیع برابر فرصتها به نحو مقدم و شرط استحقاق به نحو مؤخر به عنوان شرط لازم و کافی برای ...
بیشتر
هدف این پژوهش واکاوی و قضاوت درباره نسبت مدارس تیزهوشان با عدالت اجتماعی است. برای رسیدن به این هدف با روش تحلیل مفهومی، مفهوم عدالت توزیعی بررسی و ملاکهای مناسب آن برای توزیع خیر تربیت مدرسهای (رسمی و عمومی) تبیین شد. بر اساس نتایج این تحلیل، شرط توزیع برابر فرصتها به نحو مقدم و شرط استحقاق به نحو مؤخر به عنوان شرط لازم و کافی برای تحقق عدالت توزیعی در تربیت مدرسهای صورتبندی شد. مدارس استعدادهای درخشان بر اساس این دو شرط و به دلیل توجه به تیزهوشی به عنوان شرط مقدم، بدون لحاظ کردن برابری فرصتها، ناعادلانه بوده و پیشنهادشده است که این مدارس از دوره عمومی (پایه اول تا پایه نهم) حذف شوند.
معصومه رمضانی فینی؛ خسرو باقری نوع پرست؛ نرگس سادات سجادیه
چکیده
در این پژوهش نظریه انتقادی هورکهایمر و برنامه فلسفه برای کودکان بررسی میشود تا برنامهای شامل مبانی، اهداف و مضامین برای پرورش تفکر انتقادی در درس مطالعات اجتماعی دوره دبستان ارائه شود. پرسش اصلی این نوشتار ناظر بر قابلیتهای اساسی دو رویکرد مذکور برای پرورش تفکر انتقادی در درس مطالعات اجتماعی است. در این راستا با استفاده از ...
بیشتر
در این پژوهش نظریه انتقادی هورکهایمر و برنامه فلسفه برای کودکان بررسی میشود تا برنامهای شامل مبانی، اهداف و مضامین برای پرورش تفکر انتقادی در درس مطالعات اجتماعی دوره دبستان ارائه شود. پرسش اصلی این نوشتار ناظر بر قابلیتهای اساسی دو رویکرد مذکور برای پرورش تفکر انتقادی در درس مطالعات اجتماعی است. در این راستا با استفاده از روش پژوهش ترکیبی، مبانی و اهداف برنامهدرسی ارائه شده است و سپس با استفاده از روش استنتاجی مضامین اساسی ارائه میشود. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که مبانی برنامهدرسی ذیل چهار محور هستیشناسی، انسانشناسی، معرفتشناسی و ارزششناسی و با در نظر گرفتن مبانی رویکردهای مذکور، مبتنی بر سختهستهی فلسفه برای کودکان استنتاج شود. اهداف برنامه با استناد به اهداف هر دو رویکرد استخراج شده است و از این قرار است: پرورش شهروند کنشگر، پرورش روحیه مسئولیتپذیری فردی و اجتماعی، توانایی برقراری روابط اجتماعی صحیح، رشد توانایی نقد آگاهانه و منطقی کنشهای اجتماعی، رشد توانایی قضاوت درباره اهداف و عملکرد نهادها و مؤسسات اجتماعی و پرورش جامعیت فکری در شناخت مسائل اجتماعی. مضامین محوری در این برنامه با استناد به اهداف بالا، ذیل 7 محور شناخت مفاهیم پایه اجتماعی، آگاهی از ضرورت شفاف کردن مفاهیم مهم اجتماعی، آشنایی با نهادهای مؤثر اجتماعی، شناخت عناصر مؤثر اجتماعی، شناخت عوامل طبیعی و غیرطبیعی اثرگذار بر سرنوشت جامعه، آشنایی با معیار و کاربرد آن، تمایز گذاری میان اهداف فردی و اجتماعی، ارائهشده است.