نوع مقاله : پژوهشی
نویسندگان
دانشگاه تهران
چکیده
هدف اصلی این مقاله، بررسی فاصله گرفتن نظامهای آموزشی از هدف تعالی خویشتن و خودمختاری از دیدگاه فوکو میباشد. برای دستیابی به این هدف از روش تحلیل مفهومی و استنتاجی بهره گرفته شد. بنابر نتایج به دست آمده، مهمترین تمایزهای خویشتن اصیل با خویشتن کاذب در حال تحول و انعطاف است. درحالیکه خویشتن اصیل، همواره پروژهای در حال تکامل و ناقص است، خویشتن کاذب، امری تمامشده و صلب است. همچنین خویشتن اصیل، نسبتی فعال با شبکههای قدرت دارد. علاوه بر این، نوع آگاهی گفتمانی خویشتن اصیل میتواند او را فراتر از حدود دانشی- فرهنگی زمانش ببرد. الزامات دستیابی به این خویشتن اصیل در فعالیتهای تربیتی شامل مواردی مانند مسئلهآفرینی و نقد ساختشکنانه مداوم، توجه به احساسات فردی، آگاهیهای گفتمانی و حقیقتطلبی و حقیقتگویی است. لذا، دستاندرکاران و ذینفعان تربیت میبایست هستههای مقاومت خویش را در برابر ارزیابیهای بیرونی و نظامهای هنجارساز شکل دهند تا از استحاله خویشتن اصیل به خود کاذب جلوگیری کنند.
کلیدواژهها
ارسال نظر در مورد این مقاله