مرضیه عالی؛ نرگس سجادیه
چکیده
هدف اصلی این مقاله، بررسی فاصله گرفتن نظامهای آموزشی از هدف تعالی خویشتن و خودمختاری از دیدگاه فوکو میباشد. برای دستیابی به این هدف از روش تحلیل مفهومی و استنتاجی بهره گرفته شد. بنابر نتایج به دست آمده، مهمترین تمایزهای خویشتن اصیل با خویشتن کاذب در حال تحول و انعطاف است. درحالیکه خویشتن اصیل، همواره پروژهای در حال تکامل و ...
بیشتر
هدف اصلی این مقاله، بررسی فاصله گرفتن نظامهای آموزشی از هدف تعالی خویشتن و خودمختاری از دیدگاه فوکو میباشد. برای دستیابی به این هدف از روش تحلیل مفهومی و استنتاجی بهره گرفته شد. بنابر نتایج به دست آمده، مهمترین تمایزهای خویشتن اصیل با خویشتن کاذب در حال تحول و انعطاف است. درحالیکه خویشتن اصیل، همواره پروژهای در حال تکامل و ناقص است، خویشتن کاذب، امری تمامشده و صلب است. همچنین خویشتن اصیل، نسبتی فعال با شبکههای قدرت دارد. علاوه بر این، نوع آگاهی گفتمانی خویشتن اصیل میتواند او را فراتر از حدود دانشی- فرهنگی زمانش ببرد. الزامات دستیابی به این خویشتن اصیل در فعالیتهای تربیتی شامل مواردی مانند مسئلهآفرینی و نقد ساختشکنانه مداوم، توجه به احساسات فردی، آگاهیهای گفتمانی و حقیقتطلبی و حقیقتگویی است. لذا، دستاندرکاران و ذینفعان تربیت میبایست هستههای مقاومت خویش را در برابر ارزیابیهای بیرونی و نظامهای هنجارساز شکل دهند تا از استحاله خویشتن اصیل به خود کاذب جلوگیری کنند.
وحید صالحی؛ حسین مرادی مخلص؛ حسن قراباغی
چکیده
هدف اصلی این مقاله، معرفی نظریه بار شناختی در یادگیری چندرسانهای، مروری بر سیر تحول تاریخی و نقدی بر چارچوب نظری آن میباشد. یافتههای به دست آمده حاکی از آن است که نظریه بار شناختی به عنوان یکی از تأثیرگذارترین نظریهها در طراحی محیطهای یادگیری چندرسانهای شامل سه مرحله تحولی بار شناختی بیرونی در حل مسئله، بار شناختی درونی ...
بیشتر
هدف اصلی این مقاله، معرفی نظریه بار شناختی در یادگیری چندرسانهای، مروری بر سیر تحول تاریخی و نقدی بر چارچوب نظری آن میباشد. یافتههای به دست آمده حاکی از آن است که نظریه بار شناختی به عنوان یکی از تأثیرگذارترین نظریهها در طراحی محیطهای یادگیری چندرسانهای شامل سه مرحله تحولی بار شناختی بیرونی در حل مسئله، بار شناختی درونی و فرضیه مجموع اولیه و نیز بار شناختی مطلوب و فرضیه مجموع ثانویه را پشت سر گذاشته است. همچنین، با نقدی بر چارچوب نظریه بار شناختی بیان شد که بار شناختی مطلوب به اندازه مفاهیم بار درونی و بیرونی، نقش تبیین و پیشبینی کنندگی در نظریه بار شناختی ندارد. بنابراین، یک چارچوب دووجهی شامل بارهای شناختی درونی و بیرونی میتواند علاوه بر شفاف و سادهسازی چارچوب این نظریه، از گسترش بیرویه مرزهای آن و نیز از توسعه نابجای ابزارهای اندازهگیری و انواع سهگانه بار شناختی جلوگیری نماید.
محمد حسن میرزامحمدی
چکیده
هدف اصلی این مقاله، شناسایی آسیبهای مطالعات تطبیقی در رشته فلسفه تعلیم و تربیت به ویژه با معرفی نمونههایی در داخل کشور میباشد. برای دستیابی به این هدف، از روش پژوهش تحلیلی (مفهومی، اسنادی و تطبیقی) بهره گرفته شد. یافتهها حاکی از آن است که آسیبهای این مطالعات را میتوان در سه دسته شامل آسیبهای معطوف به ماهیت، پژوهشگر ...
بیشتر
هدف اصلی این مقاله، شناسایی آسیبهای مطالعات تطبیقی در رشته فلسفه تعلیم و تربیت به ویژه با معرفی نمونههایی در داخل کشور میباشد. برای دستیابی به این هدف، از روش پژوهش تحلیلی (مفهومی، اسنادی و تطبیقی) بهره گرفته شد. یافتهها حاکی از آن است که آسیبهای این مطالعات را میتوان در سه دسته شامل آسیبهای معطوف به ماهیت، پژوهشگر و زمینه تطبیق تقسیمبندی کرد. آسیبهای معطوف به ماهیت تطبیق شامل ناآشنایی با رویکردها و روشهای پژوهش تطبیقی، ناآشنایی با زبان، و ناآشنایی با منابع، آسیبهای معطوف به پژوهشگر تطبیقی شامل شتابزدگی، سادهسازی، تعصبورزی و آسیبهای معطوف به زمینه تطبیق شامل بیتوجهی به زمان و مکان، و بیتوجهی به فرهنگ میباشند. در بخش پایانی، پرسشهایی که ممکن است پژوهشگر تطبیقی در مواجهه با این آسیبها مطرح کند، در قالب بحث بیان و پاسخ هر کدام ارائه شده است.
زهره مشکی باف مقدم؛ مسلم چرابین؛ احمد اکبری؛ علی رضا داوودی
چکیده
هدف اصلی این مقاله، تحلیل یکی از مؤلفههای مدیریتکلاس، نشانه «سکوت» و بررسی آثار آن در مدیریتکلاس میباشد. برای دستیابی به این هدف از روش کیفی تحلیل نشانهشناختی سوسور برای ادراک پیام صریح و واکاوی معانی نهفته، بهره گرفته شد. اعتبار دادهها، با استفاده از روشبینامتنی، برخود متن و تفسیرهای مستخرج از متن، استوار است. نتایج این ...
بیشتر
هدف اصلی این مقاله، تحلیل یکی از مؤلفههای مدیریتکلاس، نشانه «سکوت» و بررسی آثار آن در مدیریتکلاس میباشد. برای دستیابی به این هدف از روش کیفی تحلیل نشانهشناختی سوسور برای ادراک پیام صریح و واکاوی معانی نهفته، بهره گرفته شد. اعتبار دادهها، با استفاده از روشبینامتنی، برخود متن و تفسیرهای مستخرج از متن، استوار است. نتایج این مقاله در بخش نظری، منجر به طراحی مدل دوتایی «خودخواسته- تحمیلی» و «بار مثبت- منفی» از سکوت شد. در بخش عملی، بر اساس زیستنگاری کلاس،کدهای معنایی سکوت، استخراج و رمزگشایی شد. دال و مدلولها مطالعه، بازشناسانی، طبقهبندی درونی و تفسیر شدند. درنتیجه، مدل دوتایی «سلبی- ایجابی» و «عدم شایستگی- لجوجانه » طراحی شد. یافتههای بهدستآمده حاکی از آن است که پرتکرارترین سکوت در کلاسها از نوع «عدم شایستگی»، یا «سکوت خالی» که همان فریاد بلند و واقعیت تلخ ساعتهای هدررفته زیادی در کلاسها است و هیچ ماحصل آموزشی یا تربیتی ندارد. مسئولین، صاحبنظران و معلمان میتوانند بامطالعه نظری، پژوهش حین عمل و تأمل، پیام سکوت را دریافت کرده، با آموزش و انتقال معنی، قدرت پیشبینیپذیری برای اداره کلاس درس را افزایش دهند. دسته دیگری از سکوت که اهداف «نامعلومی» داشت نیز شناسایی شد.
ملیحه رجائی؛ طاهره جاویدی کلاته جعفرآبادی؛ علیرضا صادق زاده قمصری؛ بختیار شعبانی ورکی
چکیده
هدف اصلی این مقاله، تبیین گفتگومحوری در رویکرد مقاومت به تربیت انتقادی با تأکید بر دیدگاه های ژیرو میباشد. برای دستیابی به این هدف، با استفاده از روش تحلیلی به بررسی آثار ژیرو و دیدگاههای او در خصوص تربیت، مدرسه، دانش و ایدئولوژی پرداخته شد. نتایج به دست آمده نشان داد گفتگو، محور تربیت انتقادی و زمینهساز تحقق هدف رهایی بخشی ...
بیشتر
هدف اصلی این مقاله، تبیین گفتگومحوری در رویکرد مقاومت به تربیت انتقادی با تأکید بر دیدگاه های ژیرو میباشد. برای دستیابی به این هدف، با استفاده از روش تحلیلی به بررسی آثار ژیرو و دیدگاههای او در خصوص تربیت، مدرسه، دانش و ایدئولوژی پرداخته شد. نتایج به دست آمده نشان داد گفتگو، محور تربیت انتقادی و زمینهساز تحقق هدف رهایی بخشی است و با مفاهیم دموکراسی، تضاد و نقد ایدئولوژی پیوند عمیقی دارد. همچنین، متأثر از نگاهی است که نسبت به انسان، فرهنگ (طبقه اجتماعی و اقتصادی)، دانش، ایدئولوژی و روابط آنها با یکدیگر دارد. علاوه براین، با وجود مطلوبیت در روایت بومی از گفتگومحوری براساس مبانی نظری سند تحول بنیادین آموزشوپرورش ایران، تحقق آن در بافت فعلی نظام آموزشی ایران با چالشهای اساسی همراه است.
ایوب محمودی؛ رضاعلی نوروزی؛ محمدحسین حیدری؛ میثم سفیدخوش
چکیده
هدف اصلی این مقاله، بررسی ارتباط بین مراحل سه گانه تکامل اخلاق هگلی یعنی حق انتزاعی، اخلاق فردی و اخلاق اجتماعی با سه گانه خانواده، جامعه و دولت در فرایند دیالکتیک آگاهی هگل میباشد. در این نوشتار نقش دیالکتیک آگاهی در زمینههای رشد و نمو اخلاقی فرد (خانواده، جامعه مدنی و دولت) در فرایندی منظم از تربیت اخلاقی و در ارتباط با یکدیگر ...
بیشتر
هدف اصلی این مقاله، بررسی ارتباط بین مراحل سه گانه تکامل اخلاق هگلی یعنی حق انتزاعی، اخلاق فردی و اخلاق اجتماعی با سه گانه خانواده، جامعه و دولت در فرایند دیالکتیک آگاهی هگل میباشد. در این نوشتار نقش دیالکتیک آگاهی در زمینههای رشد و نمو اخلاقی فرد (خانواده، جامعه مدنی و دولت) در فرایندی منظم از تربیت اخلاقی و در ارتباط با یکدیگر موردبررسی قرار گرفت. برای دستیابی به این هدف از شیوه توصیفی – تحلیلی بهره گرفته شد. لذا با بررسی متون هگلی، به ارتباط بین نظام اخلاقی او با دیالکتیک آگاهی پرداخته شد و سرانجام استنباطی از آرا تربیت اخلاقی هگل ارائه شد. یافتهها حاکی از آن است که نظام تربیت اخلاقی هگل مبتنی بر زمینههای سه گانه خانواده، جامعه و دولت میباشد که هر یک از آنها ارتباط تنگاتنگی با مراحل سه گانه دیالکتیک آگاهی او دارند. بر این اساس یک الگوی پیش فرض از تربیت اخلاقی هگل ترسیم شد که میکوشد ارتباط بین سه گانه هایی که در تکامل حیات اخلاقی فرد دخیل هستند را مشخص کند. بیلدونگ نخستین گام این الگو، زیربنایی به نام خانواده دارد که در آن تربیت فردی بر مبنای اخلاق انتزاعی شکل میگیرد. مرحله دوم، جامعه مدنی نام دارد که در آن بر تربیت اجتماعی فرد تاکید میشود. سرانجام، از ترکیب این دو گام، مرحله نهایی الگوی تربیت اخلاقی هگل یعنی «رفع و ارتقا» شکل میگیرد. این گام در زیر مجموعهای به نام «دولت» حاصل میشود که در حقیقت مظهر اصلی حیات اخلاقی هگل را نشان میدهد.
محمد داودی
چکیده
هدف اصلی این مقاله، بررسی و نقد چالشهای نظری در باب امکان تربیتدینی (بیمعنایی دانش تربیتدینی، تلقینی بودن تربیتدینی و عدم امکان فهم مستقل گزارههای دینی) میباشد. نتایج به دست آمده نشان داد که «دانش تربیتدینی» معنادار است؛ زیرا دانش تربیتدینی نمیتواند کاملاً مستقل و بریده از فرهنگ و دین حاکم بر جامعه باشد. تربیتدینی ...
بیشتر
هدف اصلی این مقاله، بررسی و نقد چالشهای نظری در باب امکان تربیتدینی (بیمعنایی دانش تربیتدینی، تلقینی بودن تربیتدینی و عدم امکان فهم مستقل گزارههای دینی) میباشد. نتایج به دست آمده نشان داد که «دانش تربیتدینی» معنادار است؛ زیرا دانش تربیتدینی نمیتواند کاملاً مستقل و بریده از فرهنگ و دین حاکم بر جامعه باشد. تربیتدینی درصورت لزوم تلقینی نیست و تلقینی بودن یا نبودن آن وابسته به روش مورداستفاده در تربیتدینی است. امکان فهم مستقل گزارههای دینی نیز وجود دارد؛ زیرا دین صورت دانشی مستقل و متمایزی نیست و چنانچه فرض کنیم که دین، صورت دانشی مستقل و متمایزی است، بازهم امکان فهم مستقل گزارههای دینی وجود دارد. با این توضیح که فهم یک صورت دانشی مستقل، مستلزم فهم (نه پذیرش و باور) برخی گزارههای پایهای آن است.