خسرو باقری نوع پرست؛ محمد زهیر باقری نوع پرست
چکیده
اصول و روشهایی که در تعلیم و تربیت مورد استفاده قرار میگیرند، از مبانی مختلفی سرچشمه میگیرند. هدف این مقاله آن است که مبانی فلسفی و روان شناختی تعلیم و تربیت، بر اساس دو دیدگاه مشابه در شرق و غرب مورد بررسی قرار گیرد: فلسفه اشراقی شهابالدین سهروردی و فلسفه پدیدار شناختی ادموند هوسرل. سوالهای پژوهش ناظر به تعیین مبانی فلسفی ...
بیشتر
اصول و روشهایی که در تعلیم و تربیت مورد استفاده قرار میگیرند، از مبانی مختلفی سرچشمه میگیرند. هدف این مقاله آن است که مبانی فلسفی و روان شناختی تعلیم و تربیت، بر اساس دو دیدگاه مشابه در شرق و غرب مورد بررسی قرار گیرد: فلسفه اشراقی شهابالدین سهروردی و فلسفه پدیدار شناختی ادموند هوسرل. سوالهای پژوهش ناظر به تعیین مبانی فلسفی و روان شناختی تعلیم و تربیت از دیدگاه هر دو فیلسوف و مقایسه آنها از حیث مشابهت و تفاوتهاست. در مبنای فلسفی هوسرل، پدیدارشناسی جایگاه اساسی دارد و در آن دو گام اساسی مطرح است. در مرحله نخست، تاکید بر توصیف تجربههای آدمی و در مرحله دوم، نظر بر کاهش دادن تجربههای زیسته است. در مبنای روان شناختی، به جای درون بینی تاکید بر تأمل است. در مبنای فلسفی و معرفت شناختی سهروردی، علم حضوری جایگاه ویژه دارد. در مبنای روان شناختی، درون بینی از اهمیت به سزایی برخوردار است. در مقایسه سهروردی و هوسرل این نکته قابل توجه است که هر دو فیلسوف به نحو اساسی تحت تأثیر افلاطون قرار دارند و هر دو از عینیت گرایی دور میشوند. در خصوص تفاوتها باید اشاره کرد که در معرفت شناسی، هوسرل در حیطه علم حصولی و سهروردی در عرصه علم حضوری سخن میگوید. در مبنای روان شناختی، هوسرل بر تأمل و سهروردی بر درون بینی تاکید میورزند. چنین مبناهایی، تعلیم و تربیت در دیدگاه هر دو فیلسوف را به سوی نوعی شهودگرایی سوق خواهد داد.
واژه های کلیدی: پدیدار شناسی، علم حضوری، روان شناسی اشراقی، روان شناسی پدیدار شناسی، مبانیتربیتیاشراقی، پدیدار شناختی
فیروز محمودی؛ اسکندر فتحی آذر؛ رجب اسفندیاری
چکیده
مشارکت فعال دانشآموزان در فرایند یاددهی و یادگیری یکی از مباحث اساسی است که توجه بسیاری از محققان را به خود جلب کرده است، چون مشارکت فعال دانشآموز در فرایند تدریس موجب درگیری ذهنی آنها و افزایش میزان یادگیری می شود. در این تحقیق میزان گفتار معلم و دانشآموز بر اساس سیستم تحلیل ارتباط کلامی فلندرز مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است، ...
بیشتر
مشارکت فعال دانشآموزان در فرایند یاددهی و یادگیری یکی از مباحث اساسی است که توجه بسیاری از محققان را به خود جلب کرده است، چون مشارکت فعال دانشآموز در فرایند تدریس موجب درگیری ذهنی آنها و افزایش میزان یادگیری می شود. در این تحقیق میزان گفتار معلم و دانشآموز بر اساس سیستم تحلیل ارتباط کلامی فلندرز مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است، تا مشخص شود که میزان گفتار معلم و دانشآموز و میزان مشارکت آنها به چه میزان است. برای بررسی این موضوع 60کلاس سوم متوسطه (30کلاس دخترانه و 30کلاس پسرانه) از سه رشته ادبیات و علوم انسانی، ریاضی ـ فیزیک و علوم تجربی از نواحی پنچگانه آموزش و پرورش شهر تبریز به شیوه نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب گردید. 10کدبردار از طریق مشاهده فرایند تدریس داده ها را جمع آوری نمودند. سپس بر اساس سیستم تحلیل ارتباط کلامی فلندرز، فراوانی عوامل دهگانه محاسبه گردید. براساس نتایج به دست آمده بین میانگین مشارکت فعال و نوع گفتار آزادانه و محدود بین دانشآموزان دختر و پسر و همچنین بر اساس رشته تحصیلی تفاوت معنی دار آماری وجود ندارد. ولی بین میزان مشارکت و نوع گفتار آزادانه و محدود دانش آموز با پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت وجود دارد.
مصطفی مرادی؛ خسرو باقری نوع پرست
چکیده
هدف اصلی این پژوهش، تحلیل و نقد بهکارگیری مفهوم «هویت» در اسناد تحول (سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و مبانی نظری تحول بنیادین)، میباشد. این مفهوم به لحاظ کمّی و کیفی، حضور چشمگیری در این اسناد دارد و تعریف تربیت، که محور هرگونه فعالیت تربیتی است، بر این مفهوم استوار شده است. برای دستیابی به این هدف از روشهای تحلیل مفهومی و نقد درونی ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش، تحلیل و نقد بهکارگیری مفهوم «هویت» در اسناد تحول (سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و مبانی نظری تحول بنیادین)، میباشد. این مفهوم به لحاظ کمّی و کیفی، حضور چشمگیری در این اسناد دارد و تعریف تربیت، که محور هرگونه فعالیت تربیتی است، بر این مفهوم استوار شده است. برای دستیابی به این هدف از روشهای تحلیل مفهومی و نقد درونی و بیرونی بهره گرفته شد. یافته ها حاکی از آن است که اسناد مورد نظر، در به کارگیری مفهوم هویت با ناسازواری و عدم انسجام مواجهاند. به موردی از تناقضگویی در مبانی نظری سند تحول اشاره شده است. همچنین، به سبب کمتوجهی به پیشینه پژوهشی علمی و فلسفی مفهوم هویت در اسناد، مرزهای معنایی مفهوم هویت با شخصیت و شاکله دچار درهمآمیختگی شده است که این درهمآمیختگی، منجر به استنتاجهای نادرست شده است. عدم توجه کافی به تکثر فرهنگی ایرانیان در اسناد تحول، نقد پایانی این نوشتار، به این اسناد است.
شقایق نیک نشان؛ جواد لیاقتدار؛ حسن علی بختیار نصرآبادی؛ محمد جعفر پاک سرشت
چکیده
هدف اصلی این پژوهش، بررسی تأثیر نحله های مختلفی از ایدئولوژی لیبرالیسم بر آموزش و پرورش است. برای این منظور، با استفاده از روش تحلیلی – استنتاجی دو هدف اساسی را دنبال میکند: بررسی عرصه های حضور ایدئولوژی لیبرال دموکراسی در آموزش و پرورش و بررسی عرصه های حضور ایدئولوژی نئولیبرال در آموزش و پرورش. بنا بر یافته های به دست آمده میتوان ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش، بررسی تأثیر نحله های مختلفی از ایدئولوژی لیبرالیسم بر آموزش و پرورش است. برای این منظور، با استفاده از روش تحلیلی – استنتاجی دو هدف اساسی را دنبال میکند: بررسی عرصه های حضور ایدئولوژی لیبرال دموکراسی در آموزش و پرورش و بررسی عرصه های حضور ایدئولوژی نئولیبرال در آموزش و پرورش. بنا بر یافته های به دست آمده میتوان گفت ایدئولوژی لیبرالیسم تحت تأثیر لیبرال دموکراسی، پیامدهای مثبتی برای آموزش و پرورش به همراه داشته که از آن جمله میتوان به توسعه آموزش و پرورش همگانی و مطرح شدن مفاهیمی نظیر برابری و دموکراسی در تعلیم و تربیت، آموزش صلح و توجه به آموزشهای شهروندی اشاره نمود. همچنین، نشان داده شد که چگونه این ایدئولوژی در حال حاضر به تبعیت از آرمانهای نئولیبرالیسم، با تاکید بر نخبه گرایی سبب به رسمیت شناخته شدن فاصله های طبقاتی شده و با ایجاد پدیده ای با عنوان «بازاری شدن تعلیم و تربیت» پیامدهای منفی فراوانی را بر تعلیم و تربیت تحمیل نموده است که از جمله این پیامدها میتوان به تبدیل «دانش» به کالایی مصرفی، تغییر نقش دانش آموز از تولید کننده دانش به خریدار «کالای دانش»، افزایش رقابت بر سر کسب «سرمایه دانش»، کاهش بودجه رشته های علوم انسانی به نفع رشته های فنی و در نهایت باز تولید نابرابریها اشاره نمود.
حجت صفارحیدری؛ رزا حسین نژاد
چکیده
هدف اصلی این پژوهش، بررسی امکان و یا امتناع تحقق عدالت آموزشی در سند تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش ایران است. برای دستیابی به این هدف از روش تحلیلی و انتقادی بهره گرفته شد. بنابراین، با نظر به رویکردهای عدالت آموزشی (آرمانگرا، لیبرالیستی، مارکسیستی، فمینیستی و نژادی، پسامدرن و وجودی) سند تحول بنیادین نظام آموزشی ایران مورد نقد ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش، بررسی امکان و یا امتناع تحقق عدالت آموزشی در سند تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش ایران است. برای دستیابی به این هدف از روش تحلیلی و انتقادی بهره گرفته شد. بنابراین، با نظر به رویکردهای عدالت آموزشی (آرمانگرا، لیبرالیستی، مارکسیستی، فمینیستی و نژادی، پسامدرن و وجودی) سند تحول بنیادین نظام آموزشی ایران مورد نقد و بررسی قرار گرفت. یافتههای حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که سند تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش بر بنیاد رویکرد آرمان گرا و بر اساس آمیزهای از خوانش ایدئولوژیک از دین تدوین شده است. از این رو، به نظر میرسد که سند در تحقق عدالت آموزش دارای چالشهایی است. این چالشها از یک سو به ماهیت رویکرد آرمان گرایی و از سوی دیگر، به نگاه محدود ایدئولوژیک به عدالت بر میگردد. به نظر میرسد تحقق عدالت آموزشی نیازمند رویکردی معنوی و تکثرگرا به انسان و جامعه است. درون مایههای چنین رویکردی را در درون سنت فکری و عرفانی اسلامی میتوان بازیافت.