عماد حاتمی گروه؛ ابوالفضل غفاری؛ خسرو باقری نوع پرست؛ بختیار شعبانی ورکی
چکیده
هدف اصلی این پژوهش تبیین و نقد درونی مدل ترکیبی تربیت اخلاقی از دیدگاه ناروائز می باشد. در مقاله تبیین شده است که ناروائز دو رویکرد تربیت منش و تربیت اخلاقی عقلانی را به منظور ترکیب انتخاب و سپس این دو رویکرد را با توجه به مبانی فلسفی آنها با هم مقایسه کرده و نقاط قوت و ضعف آنها را تبیین نموده است تا بتواند نقاط مثبت آنها را با هم ترکیب ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش تبیین و نقد درونی مدل ترکیبی تربیت اخلاقی از دیدگاه ناروائز می باشد. در مقاله تبیین شده است که ناروائز دو رویکرد تربیت منش و تربیت اخلاقی عقلانی را به منظور ترکیب انتخاب و سپس این دو رویکرد را با توجه به مبانی فلسفی آنها با هم مقایسه کرده و نقاط قوت و ضعف آنها را تبیین نموده است تا بتواند نقاط مثبت آنها را با هم ترکیب کند و به نظریه ای جامع که مبرا از نقاط ضعف دو رویکرد مذکور باشد دست یابد. در ادامه تبیین شد که ناروائز مدلی را ارائه می کند که به زعم او حاصل ترکیب نقاط قوت دو رویکرد پیش گفته است.
نتایج این پژوهش حاکی از آن است که ناروائز در دیدگاه خود دچار تناقض های درونی متعدد شده است. از جمله: برتر دانستن اصول تربیت منش بر تربیت اخلاقی عقلانی، ارائه الگو توسط او علیرغم اینکه قائل به این است الگو، قاعده و اصول خاصی را در تربیت اخلاقی نمی توان و نباید ارائه کرد، باقی ماندن بر نقاط ضعف رویکردهای مبدأ، نادیده گرفتن استقلال متربی و نهایتا عدم پاسخگویی به سوالات بیشمار در تربیت اخلاقی.
ایوب محمودی؛ رضاعلی نوروزی؛ محمدحسین حیدری؛ میثم سفیدخوش
چکیده
هدف اصلی این مقاله، بررسی ارتباط بین مراحل سه گانه تکامل اخلاق هگلی یعنی حق انتزاعی، اخلاق فردی و اخلاق اجتماعی با سه گانه خانواده، جامعه و دولت در فرایند دیالکتیک آگاهی هگل میباشد. در این نوشتار نقش دیالکتیک آگاهی در زمینههای رشد و نمو اخلاقی فرد (خانواده، جامعه مدنی و دولت) در فرایندی منظم از تربیت اخلاقی و در ارتباط با یکدیگر ...
بیشتر
هدف اصلی این مقاله، بررسی ارتباط بین مراحل سه گانه تکامل اخلاق هگلی یعنی حق انتزاعی، اخلاق فردی و اخلاق اجتماعی با سه گانه خانواده، جامعه و دولت در فرایند دیالکتیک آگاهی هگل میباشد. در این نوشتار نقش دیالکتیک آگاهی در زمینههای رشد و نمو اخلاقی فرد (خانواده، جامعه مدنی و دولت) در فرایندی منظم از تربیت اخلاقی و در ارتباط با یکدیگر موردبررسی قرار گرفت. برای دستیابی به این هدف از شیوه توصیفی – تحلیلی بهره گرفته شد. لذا با بررسی متون هگلی، به ارتباط بین نظام اخلاقی او با دیالکتیک آگاهی پرداخته شد و سرانجام استنباطی از آرا تربیت اخلاقی هگل ارائه شد. یافتهها حاکی از آن است که نظام تربیت اخلاقی هگل مبتنی بر زمینههای سه گانه خانواده، جامعه و دولت میباشد که هر یک از آنها ارتباط تنگاتنگی با مراحل سه گانه دیالکتیک آگاهی او دارند. بر این اساس یک الگوی پیش فرض از تربیت اخلاقی هگل ترسیم شد که میکوشد ارتباط بین سه گانه هایی که در تکامل حیات اخلاقی فرد دخیل هستند را مشخص کند. بیلدونگ نخستین گام این الگو، زیربنایی به نام خانواده دارد که در آن تربیت فردی بر مبنای اخلاق انتزاعی شکل میگیرد. مرحله دوم، جامعه مدنی نام دارد که در آن بر تربیت اجتماعی فرد تاکید میشود. سرانجام، از ترکیب این دو گام، مرحله نهایی الگوی تربیت اخلاقی هگل یعنی «رفع و ارتقا» شکل میگیرد. این گام در زیر مجموعهای به نام «دولت» حاصل میشود که در حقیقت مظهر اصلی حیات اخلاقی هگل را نشان میدهد.
روحالله کریمی
چکیده
هدف اصلی این پژوهش، تحلیل و بررسی یک پرسش یا اعتراض به حلقه کندوکاو اخلاقی و تلاش برای پاسخ به آن است. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش تحلیل محتوا و روش تحلیل و استنتاج منطقی بهره گرفته شد. نظر به اینکه حلقه کندوکاو اخلاقی مخالف تلقین است و در هرمنوتیک فلسفی پیشداوریها شرط فهم دانسته شدهاند، این پرسش مطرح شد که تربیت اخلاقی ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش، تحلیل و بررسی یک پرسش یا اعتراض به حلقه کندوکاو اخلاقی و تلاش برای پاسخ به آن است. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش تحلیل محتوا و روش تحلیل و استنتاج منطقی بهره گرفته شد. نظر به اینکه حلقه کندوکاو اخلاقی مخالف تلقین است و در هرمنوتیک فلسفی پیشداوریها شرط فهم دانسته شدهاند، این پرسش مطرح شد که تربیت اخلاقی بدون تلقین چگونه امکان تحقق دارد؟ در بیان این اعتراض، نخست صورتهای مختلف آن در داخل و خارج ایران تبیین شد، سپس با بهره بردن از آراء گادامر به عنوان پدر هرمنوتیک فلسفی و انتقادهای هابرماس پاسخی به این اعتراض پیشنهاد شد. نتیجه این بود که پذیرش این اعتراض نیازمند تهی شدن مفهوم «خودآئینی» و «تلقین» است. ازاینرو، نشان داده شد که هابرماس چگونه برای رفع این مشکل ما را به مفهوم دقیق «خودآئینی ارتباطی» و پیامد آن مفهومی دقیقتر از «تلقین» رهنمون میسازد تا بدینوسیله پاسخی برای اثبات امکان تربیت اخلاقی بدون تلقین فراهم آورده شود. همچنین، با استفاده از رویکرد ابطالپذیری نشان داده شد که استفاده از حلقۀ کندوکاو اخلاقی برای رشد تفکر نقادانه در کودکان به معنای رد ارزشهای مسلط جامعه نیست.
حمداله محمدی؛ فاطمه زیباکلام
چکیده
هدف اصلی این پژوهش نقد تأثیر تجاریسازی تربیت بر تربیت اخلاقی میباشد. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش انتقادی بهره گرفته شد. بررسی چالشهای اصلاحات تربیتی نئولیبرال برای تربیت اخلاقی با تمرکز بر مطالعه موردی طرح «هیچ کودکی نباید عقب بماند» حاکی از آن است که افزایش رقابت و کاهش فضای مشارکتی، نگاه ابزاری به انسان، تبدیل دانش ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش نقد تأثیر تجاریسازی تربیت بر تربیت اخلاقی میباشد. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش انتقادی بهره گرفته شد. بررسی چالشهای اصلاحات تربیتی نئولیبرال برای تربیت اخلاقی با تمرکز بر مطالعه موردی طرح «هیچ کودکی نباید عقب بماند» حاکی از آن است که افزایش رقابت و کاهش فضای مشارکتی، نگاه ابزاری به انسان، تبدیل دانش به کالایی برای سودآوری و نه فعالیتی برای حقیقت جویی، نادیده گرفتن رفاه و خیر عمومی، و فردگرایی انحصارگرا از جمله این چالشها به شمار میآیند. علاوه براین، افزایش نهادهای غیرانتفاعی با کیفیت پایین و کمیت بالا، افزایش رقابت برای تجاری کردن دانش و نزدیکی دانشگاهها به صنعت، ضعف اخلاق پژوهشی طی سالهای اخیر از مصادیق عینی رواج فرهنگ بازاری و تجاری سازی در تعلیم و تربیت بهویژه آموزش عالی ایران میباشند.
راضیه بیرونی کاشانی؛ خسرو باقری؛ فاطمه زیبا کلام مفرد
چکیده
هدف اصلی این پژوهش، بررسی فلسفه اخلاق ابنسینا با هدف تبیین ماهیت اجتماع و چگونگی شکل گیری اخلاق اجتماعی میباشد. برای دستیابی به این هدف از روش تحلیل محتوا بهره گرفته شد. در این پژوهش آثار اخلاقی ابن سینا مورد تحلیل قرار گرفت و دیدگاه او در فلسفه اخلاق به عنوان نسبیت گرایی-واقع گرایی ملایم در نظر گرفته شد. نتایج به دست آمده نشان داد ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش، بررسی فلسفه اخلاق ابنسینا با هدف تبیین ماهیت اجتماع و چگونگی شکل گیری اخلاق اجتماعی میباشد. برای دستیابی به این هدف از روش تحلیل محتوا بهره گرفته شد. در این پژوهش آثار اخلاقی ابن سینا مورد تحلیل قرار گرفت و دیدگاه او در فلسفه اخلاق به عنوان نسبیت گرایی-واقع گرایی ملایم در نظر گرفته شد. نتایج به دست آمده نشان داد که در جنبه تربیت اخلاقی، استنتاج حیات معقول (عقلانی/عقلایی) به منزله هدف غایی تربیت اخلاقی و پالایش دیدگاه های عقلایی اخلاقی، هدف واسطه ای آن خواهد بود. همچنین، یک اصل اساسی در تربیت اخلاقی ابن سینا بر مشارکت اجتماعی به عنوان بستری برای تحقق فضایل اخلاقی دلالت دارد.