علی وحدتی دانشمند؛ شهین ایروانی؛ خسرو باقری نوع پرست
چکیده
هدف اصلی این پژوهش، بررسی و نقد دو سیاست پذیرش سراسری غرب و شورش بر ضد آن در جریان اقتباس آموزشی در ایران معاصر است. در سیاست نخست، آرای آخوندزاده و ملکم خان و در سیاست دوم آرای شریعتی، آل احمد و اسناد رسمی تحول در نظام آموزشی بعد از انقلاب اسلامی مورد تأکید قرارگرفتهاند. همچنین در نقد این سیاستها و آشکار ساختن تضادها و تناقضهای ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش، بررسی و نقد دو سیاست پذیرش سراسری غرب و شورش بر ضد آن در جریان اقتباس آموزشی در ایران معاصر است. در سیاست نخست، آرای آخوندزاده و ملکم خان و در سیاست دوم آرای شریعتی، آل احمد و اسناد رسمی تحول در نظام آموزشی بعد از انقلاب اسلامی مورد تأکید قرارگرفتهاند. همچنین در نقد این سیاستها و آشکار ساختن تضادها و تناقضهای هرکدام از آنها و برای فراتر رفتن از وضعیت معماگونه حاصل از این تقابل، از رویکرد واسازی دریدا بهره گرفتهشده است. واسازی نشان میدهد که هر دو سیاست در متافیزیک حضور و خود-ایمنی گرفتار آمده و دیفرانس، مکملیت و آلایش میان «خود» و «دیگری» را نادیده گرفتهاند. همچنین در پایان مقاله و به عنوان ملاحظاتی واسازانه پیشنهادشده است که پذیرش وضعیت معماگونه بهمنزله شرط استعلایی اصلاحات، نابستاری هویت و مکملیت در قالب مفهوم مذاکره نزد دریدا، به ساختار هر سیاست اقتباسیِ پیش رو وارد شود.
علی وحدتی دانشمند
چکیده
هدف اصلی این پژوهش نقد رویکرد رسمی اصلاحات آموزشی در ایران بوده و در مسیر تحقق، از ایده نقد درونی که نخست از سوی هگل مطرح شده و سپس با تغییراتی از سوی مارکس و فیلسوفان مکتب فرانکفورت بسط و مورد دفاع قرار گرفته است، استفاده شده است. در بخش اول مقاله، اندیشه های هگل، مارکس و آدورنو در باب نقد درونی مورد واکاوی قرار گرفته است. در بخش دوم ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش نقد رویکرد رسمی اصلاحات آموزشی در ایران بوده و در مسیر تحقق، از ایده نقد درونی که نخست از سوی هگل مطرح شده و سپس با تغییراتی از سوی مارکس و فیلسوفان مکتب فرانکفورت بسط و مورد دفاع قرار گرفته است، استفاده شده است. در بخش اول مقاله، اندیشه های هگل، مارکس و آدورنو در باب نقد درونی مورد واکاوی قرار گرفته است. در بخش دوم مقاله، متناظر با هر کدام از این فیلسوفان، سه پیشنهاد بر خلاف جریان رایج اصلاحات رسمی مطرح شده است. در پایان و به عنوان نتیجه گیری، اصول نقادی درونی نظام آموزشی بیان شده و سه نقد مطرح شده از سوی مشاوران ماوراء بحار، محمد علی طوسی و صمد بهرنگی نیز بر این اساس ارزیابی شده اند.
ملیحه رجائی؛ طاهره جاویدی کلاته جعفرآبادی؛ علیرضا صادق زاده قمصری؛ بختیار شعبانی ورکی
چکیده
هدف اصلی این مقاله، تبیین گفتگومحوری در رویکرد مقاومت به تربیت انتقادی با تأکید بر دیدگاه های ژیرو میباشد. برای دستیابی به این هدف، با استفاده از روش تحلیلی به بررسی آثار ژیرو و دیدگاههای او در خصوص تربیت، مدرسه، دانش و ایدئولوژی پرداخته شد. نتایج به دست آمده نشان داد گفتگو، محور تربیت انتقادی و زمینهساز تحقق هدف رهایی بخشی ...
بیشتر
هدف اصلی این مقاله، تبیین گفتگومحوری در رویکرد مقاومت به تربیت انتقادی با تأکید بر دیدگاه های ژیرو میباشد. برای دستیابی به این هدف، با استفاده از روش تحلیلی به بررسی آثار ژیرو و دیدگاههای او در خصوص تربیت، مدرسه، دانش و ایدئولوژی پرداخته شد. نتایج به دست آمده نشان داد گفتگو، محور تربیت انتقادی و زمینهساز تحقق هدف رهایی بخشی است و با مفاهیم دموکراسی، تضاد و نقد ایدئولوژی پیوند عمیقی دارد. همچنین، متأثر از نگاهی است که نسبت به انسان، فرهنگ (طبقه اجتماعی و اقتصادی)، دانش، ایدئولوژی و روابط آنها با یکدیگر دارد. علاوه براین، با وجود مطلوبیت در روایت بومی از گفتگومحوری براساس مبانی نظری سند تحول بنیادین آموزشوپرورش ایران، تحقق آن در بافت فعلی نظام آموزشی ایران با چالشهای اساسی همراه است.
محمود سعیدی رضوانی
چکیده
هدف اصلی این نوشتار، نقد مقاله «تحلیل گفتمان انتقادی تربیت جنسی در نظام آموزشوپرورش ایران (وضعیت موجود) مبتنی بر اسناد مکتوب» میباشد. بر اساس نتایج به دست آمده، مهمترین نقاط قوت و ضعف مقاله موردنظر را چنین میتوان برشمرد: دست آورد مثبت و سترگ مقاله، ایجاد گفتمان ضرورت توجه به مسائل و نیازهای جنسی دانشآموزان به ویژه با توجه ...
بیشتر
هدف اصلی این نوشتار، نقد مقاله «تحلیل گفتمان انتقادی تربیت جنسی در نظام آموزشوپرورش ایران (وضعیت موجود) مبتنی بر اسناد مکتوب» میباشد. بر اساس نتایج به دست آمده، مهمترین نقاط قوت و ضعف مقاله موردنظر را چنین میتوان برشمرد: دست آورد مثبت و سترگ مقاله، ایجاد گفتمان ضرورت توجه به مسائل و نیازهای جنسی دانشآموزان به ویژه با توجه به محیط به شدت نابسامان و تحریکهای کنونی است. با توجه به یافتهها و پیامهای ضمنی این مقاله، آموزشوپرورش سیاست کتمان حقایق جنسی و عدم توجه کافی به نیازهای مذکور را در پیش گرفته است. بنابراین، نتایج این مطالعه، تلنگری جدی به مسئولان متقی و خدوم آموزشوپرورش به منظور بازاندیشی در مواجهه صحیح با مسائل جنسی به شمار میآید. باوجوداین، مقاله با پذیرشِ بنیانی نادرست و غفلت از نگاه اسلامی به امر جنسی، بخش عمدهای از حقیقت را نادیده گرفته و در «پاره حقیقتگویی آشکاری» در غلتیده است و این امر، عمدهترین نقطه ضعف مقاله به شمار میآید؛ چراکه اگر بر اساس بنیان ضیق ِمقاله «در تربیت جنسی چهار گفتمان محافظهکار، لیبرال، پستمدرن و انتقادی وجود دارد و سه گفتمان اخیر بر آزادسازی روابط شنیع تأکید میکنند.»، به ناچار باید تسلیم گفتمان محافظهکار (یا به تعبیر مؤلف بدبینانه) شویم. بهبیاندیگر، بر اساس مدلولات بخشهای ناصواب مقاله، چنانچه متصدیان تعلیم و تربیت نمیخواهند امر جنسی را به غریزهای حیوانی فرو کاهند، به ناچار باید رویکرد رقیب را بپذیرند؛ رویکردهایی که زندگی انسانی، اخلاقی و بافضیلت را در همجنسخواهی و سایر روابط حیوانی جستجو میکنند!.