محمود مهرمحمدی
چکیده
در این مقاله، نخست به بازشناسی مفهوم تخیل پرداخته شده و معانی گوناگون آن به اجمال مورد بررسی قرار میگیرد. این بحث مقدماتی روشن میسازد که شناخت مفهوم تخیل بهعنوان یک ظرفیت انسانی کار سادهای نبوده و باید بهعنوان یک پروژة ناتمام برای دست اندرکاران تعلیم و تربیت و خصوصاً سیاستگزارانی که به نوآوری و تحول در این عرصة خطیر میاندیشند ...
بیشتر
در این مقاله، نخست به بازشناسی مفهوم تخیل پرداخته شده و معانی گوناگون آن به اجمال مورد بررسی قرار میگیرد. این بحث مقدماتی روشن میسازد که شناخت مفهوم تخیل بهعنوان یک ظرفیت انسانی کار سادهای نبوده و باید بهعنوان یک پروژة ناتمام برای دست اندرکاران تعلیم و تربیت و خصوصاً سیاستگزارانی که به نوآوری و تحول در این عرصة خطیر میاندیشند مطرح شود. خصوصاً اینکه باید میان معنای تخیل در کودکی و بزرگسالی و تخیل بهعنوان یک ظرفیت فکری- ذهنی ممتاز و یک بیماری و عارضة خطرناک تمایز قائل شد.بهدنبال این مبحث مقدماتی، از منظر ثبوتی دربارة کاربرد تخیل و تجربیات تخیلی کودکان در برنامههای درسی و آموزش بحث میشود. این موضوع متضمن پذیرش اصل تازهای در طراحی آموزشی است و چگونگی پاسخگو نمودن آموزش به قدرت و ظرفیت تخیل بهعنوان یک ابزار ذهنی یا یک منبع مغتنم در فرایند یاددهی- یادگیری را در کانون توجه قرار میدهد. در بخش بعدی، ظرفیت تخیل در انسان از منظر اثباتی مورد توجه قرار میگیرد و ضرورت پرورش آن در نظامهای تعلیم و تربیت از ابعاد گوناگون مورد بحث واقع میشود. از جملة این ابعاد میتوان به انسانشناسی و هستیشناسی اسلامی، نقش برنامه درسی در فعلیت بخشیدن به ظرفیتهای بالقوة ذهنی یا "ساختن ذهن"، نقش تخیل در تفکر مفهومی، نسبت گسستناپذیر تخیل با خلاقیت و بالأخره، نسبت تخیل با حل مسئله یا فرایند علمی اشاره کرد. در آخرین بخش مقاله و در مقام جمعبندی، علاوه بر تأکید بر مواضع اساسی نویسنده در این زمینه، ضرورت پرداختن به پروژة دیگری جهت شناسایی "قفلهای ذهنی" در نظام آموزش و پرورش که مهمترین موانع بر سر راه استفاده از تخیل یا پرورش آن می باشد مورد بحث قرار میگیرد.
باقری نژاد باقری نژاد؛ صالحی فدردی صالحی فدردی؛ Seyed Mahmood طباطبایی
چکیده
نشخوارفکری به عنوان یکی از مهم ترین مؤلفه افسردگی شناخته شده است. از این رو، هدف این پژوهش معرفی نشخوار فکری در چارچوب نظریه سبک های پاسخ و پیامد های آن برای خلق غمگین و اختلال افسردگی بود. در این راستا، رابطه بین نشخوارفکری، افسردگی و اضطراب در نمونه ای از دانشجویان ایرانی نیز بررسی شد. شرکت کنندگان (تعداد = 119؛ 63% زن) به روش نمونه گیری ...
بیشتر
نشخوارفکری به عنوان یکی از مهم ترین مؤلفه افسردگی شناخته شده است. از این رو، هدف این پژوهش معرفی نشخوار فکری در چارچوب نظریه سبک های پاسخ و پیامد های آن برای خلق غمگین و اختلال افسردگی بود. در این راستا، رابطه بین نشخوارفکری، افسردگی و اضطراب در نمونه ای از دانشجویان ایرانی نیز بررسی شد. شرکت کنندگان (تعداد = 119؛ 63% زن) به روش نمونه گیری تصادفی از میان دانشجویان دانشگاه فردوسی انتخاب شدند و پرسشنامه های افسردگی و اضطراب بِک و مقیاس پاسخ های نشخواری را کامل کردند. ضریب آلفای کرونباخ 88/0= به عنوان شاخصی از همسانی درونی برای مقیاس پاسخ های نشخواری، محاسبه شد. نتایج تحلیل رگرسیون سلسه مراتبی نشان داد که نشخوار فکری، پس از کنترل اثرات سن، جنس و میزان اضطراب، به طور معنی داری30% از تغییر در واریانس افسردگی را پیش بینی کرد. با وجود تفاوت های فرهنگی و اجتماعی، یافته های پیشین در مورد رابطه نشخوارفکری و افسردگی در نمونه ایرانی نیز تأیید شد. به علاوه، معلوم شد که نشخوارفکری می تواند میزان افسردگی را حتی پس از کنترل میزان اضطراب پیش بینی کنند که این یافته با توجه به نقش نشخوار فکری در اضطراب و علائم مختلط اضطراب ـ افسردگی، حایز اهمیت است. تلویحات درمانی در زمینه نشخوارفکری مورد بحث قرار گرفته است.
واژه های کلیدی: نشخوار فکری، افسردگی، نظریه سبک های پاسخ، مقیاس پاسخ های نشخواری
سعید ضرغامی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش آموزش مجازی در دستیابی به هدف های تربیتی است که با توجه به تبیین مشترک فیلسوفان برجسته هستی درباره انسان و زندگی او استنتاج شده اند. روش پژوهش نیز تحلیل تطبیقی اندیشه فیلسوفان هستی از رویکردهای پژوهش کیفی است. هدف نخست کمک به فراگیر است تا در کنار شیوه های تعقل ، احساس های خود را نیز در زندگی واقعی نشان داده ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش آموزش مجازی در دستیابی به هدف های تربیتی است که با توجه به تبیین مشترک فیلسوفان برجسته هستی درباره انسان و زندگی او استنتاج شده اند. روش پژوهش نیز تحلیل تطبیقی اندیشه فیلسوفان هستی از رویکردهای پژوهش کیفی است. هدف نخست کمک به فراگیر است تا در کنار شیوه های تعقل ، احساس های خود را نیز در زندگی واقعی نشان داده و رشد دهد. در صورتی که بر بنیاد یافته های پژوهش تجربه مجازی بیش از آن که تجسدی و همراه با درگیری کامل بدنی با واقعیت باشد، مشاهده ای و ذهنی است. هدف دوم، توجه به آگاهی و آزادی فراگیران است. در این باره تربیت فراگیران همچون عضو سودمند جامعه هم به معنی آماده کردن آن ها برای شغل و زندگی آینده است که آموزش مجازی در این زمینه فرصت های فراوان و مفیدی فراهم کرده و هم به معنی بیدار کردن، نگهداری و پروردن سنت ها و فرهنگ تاریخی اصیل و مخصوص آن جامعه در فراگیران است که از راه زندگی روزانه، چگونگی سخن گفتن و برخوردهای اجتماعی مثل برخورد چهره به چهره با شخصیت انسانی معلم ممکن است. در نتیجه گیری، برخی تلویح های کاربردی چون پی گیری آموزش مجازی در کنار آموزش حضوری و چهره به چهره، تأکید بر جامع نگری در بهره گیری از آموزش مجازی، به جای یکسونگری فنی، و طراحی آموزش مجازی برای تسهیل خردورزی، نقد و خلاقیت پیشنهاد شده است.
کلید واژه ها : آموزش مجازی- آموزش چهره به چهره-فیلسوفان هستی- هدف های تربیت
رضا هویدا؛ همایی همایی
چکیده
هدف این پژوهش «تعیین تأثیر قصههای قرآنی بر هوش هیجانی کودکان» بود. روش پژوهش آزمایشی با دو گروه آزمایش و کنترل، و انجام پیش آزمون و پسآزمون بود. حجم نمونه برابر با 30 کودک 6-4 ساله (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) از سه مهد کودک در شهر اصفهان در سال 1386 بود که با روش نمونهگیری خوشهای تصادفی انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری پرسشنامه30 ...
بیشتر
هدف این پژوهش «تعیین تأثیر قصههای قرآنی بر هوش هیجانی کودکان» بود. روش پژوهش آزمایشی با دو گروه آزمایش و کنترل، و انجام پیش آزمون و پسآزمون بود. حجم نمونه برابر با 30 کودک 6-4 ساله (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) از سه مهد کودک در شهر اصفهان در سال 1386 بود که با روش نمونهگیری خوشهای تصادفی انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری پرسشنامه30 سؤالی سنجش هوش هیجانی پیترایدز و فارنهام (2003) بود. ضریب پایایی پرسشنامه برابر با 84/0 محاسبه گردید. دادهها با استفاده از روش آماری کوواریانس تجزیه و تحلیل گردید. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس در سطح نشان داد که بین میانگین نمرات کودکان گروه آزمایش و کنترل در زمینة تأثیر قصههای قرآنی بر چهار حیطة هوش هیجانی (درک عواطف و احساسات خود و دیگران، کنترل احساسات و عواطف، مهارتهای اجتماعی، خوشبینی و نگرش مثبت) تفاوت معناداری وجود داشت.
واژههای کلیدی : قصههای قرآنی، کودکان، هوش هیجانی
زنگویی زنگویی؛ شعبانی ورکی شعبانی ورکی؛ فتوحی فتوحی؛ مسعودی مسعودی
چکیده
این مقاله به هدف بازشناسی مفهوم و نقش استعاره از منظر تعلیم و تربیت، در دو بخش تنظیم شده است: در بخش نخست دیدگاههای شش گانه در نظریههای استعاره کلاسیک و جدید را بر اساس رویکردهای شناختی و با توجه به اهمیت استعارهشناسی در بحثهای شناختی و ذهنی معرفی میکند، در بخش دوم صورتهای استعاری زبان را در سه گونهی اصلی (تشبیه، تمثیل و نماد) ...
بیشتر
این مقاله به هدف بازشناسی مفهوم و نقش استعاره از منظر تعلیم و تربیت، در دو بخش تنظیم شده است: در بخش نخست دیدگاههای شش گانه در نظریههای استعاره کلاسیک و جدید را بر اساس رویکردهای شناختی و با توجه به اهمیت استعارهشناسی در بحثهای شناختی و ذهنی معرفی میکند، در بخش دوم صورتهای استعاری زبان را در سه گونهی اصلی (تشبیه، تمثیل و نماد) ردهبندی کرده و هریک را جداگانه معرفی نموده و آنگاه نقشهای صور استعاری را با تکیه بر ارزشهای شناختی و نقش آنها را در صورتبندی و بازشناسی معنی معرفی میکند در سراسر این نوشتار به ماهیت استعاره به عنوان یک امر شناختی و به نقشهای آن به منزلهی یک فرایند تربیتی و پرورشی نظر دارد. و چنین نتیجه میگیردکه بسیاری از نقشهای استعاره از جمله نقشهای انگیزشی، اکتشافی، تأویلی، اقناعی، و نقشهای معطوف به بازپروری معنی همگی کارکردی تربیتی نیز دارند که در نظامهای تعلیم و تربیت باید که موردتوجه قرار گیرند.
کلیدواژهها: استعاره، نظریههای استعاره، کارکردهای استعاره، تعلیم و تربیت، استعارهی تربیتی
قندیلی قندیلی
چکیده
هدف از این مطالعه، بررسی وضعیت سازماندهی محتوای درسی سطح یک حوزة علمیه و ارائة ویژگیهای مطلوب آن بر اساس رویکرد تلفیقی مضمون محور بوده است. در این راستا، پس از مطالعة مبانی نظری و مصاحبة اولیه با تعدادی از استادان حوزوی، ویژگیهای مربوط به سازماندهی محتوای درسی حوزه شناسایی گردید. بر اساس این مجموعه مطالعات، پرسشنامهای که ...
بیشتر
هدف از این مطالعه، بررسی وضعیت سازماندهی محتوای درسی سطح یک حوزة علمیه و ارائة ویژگیهای مطلوب آن بر اساس رویکرد تلفیقی مضمون محور بوده است. در این راستا، پس از مطالعة مبانی نظری و مصاحبة اولیه با تعدادی از استادان حوزوی، ویژگیهای مربوط به سازماندهی محتوای درسی حوزه شناسایی گردید. بر اساس این مجموعه مطالعات، پرسشنامهای که حاوی گویههای مربوط به سازماندهی محتوا در وضع موجود و مطلوب میباشند، طراحی گردید. پس از آن، تعداد 115 نفر (حدود نیمی از جامعة مورد مطالعه) از استادان و طلاب پایة ششم سطح یک حوزه، در مورد این ویژگیها قضاوت نمودند. بر اساس یافتههای این پژوهش، بارزترین مشخصههای سازماندهی محتوای درسی جاری عبارتند از: تنظیم محتوا با عنوآنهای مستقل درسی، رعایت تقدم و تأخر عناوین و محتوای دروس تعیین شده در مرکز برنامهریزی توسط اساتید و طلاب، انبعاث نظم موجود در محتوای دروس صرفاً از ساختار رشتههای علمی مربوطه. موارد یاد شده ویژگیهای الگوی دانشمحوری میباشند. از طرفی انتظار میرود سازماندهی محتوا در شرایط مطلوب دارای این ویژگیها باشند: مطالعات و مباحثات طلاب حول مسایل و مضامین مربوط به واقعیات زندگی تنظیم شوند؛ رشتههای مختلف (ادبیات، فقه، اصول و...) در جهت حل مسایل و موضوعات واقعی، با یکدیگر مرتبط و هماهنگ شوند؛ مضامین و موضوعات جامع و کلی، مقدم بر موارد جزیی باشند؛ و ارتباط محتوای دروس، بهگونهای باشد که طلاب قادر شوند تجربیات و یادگیریهای گذشتهشان را با یادگیریهای حال و آینده مربوط سازند.
واژههای کلیدی: سطح یک حوزة علمیه، تلفیق مضمون محور، الگوی سازماندهی محتوا.
اکرم مقدسی؛ سید عباس زاده سید عباس زاده؛ Ali غنایی چمن آباد
چکیده
هدف این پژوهش بررسی رابطة تسلط سبک تفکر ربعهای مغزی مدیران آموزشی با سطح اثربخشی عملکرد آنها میباشد. نمونة مورد مطالعه شامل 103 نفر از مدیران و 412 نفر از دبیران مقطع متوسطة شهر مشهد در سال تحصیلی 88-1387 میباشندکه به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای نسبی انتخاب شدهاند. در این پژوهش، از پرسشنامة 60 سؤالی سنجش تسلط مغزی هرمن (حوریزاد، ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی رابطة تسلط سبک تفکر ربعهای مغزی مدیران آموزشی با سطح اثربخشی عملکرد آنها میباشد. نمونة مورد مطالعه شامل 103 نفر از مدیران و 412 نفر از دبیران مقطع متوسطة شهر مشهد در سال تحصیلی 88-1387 میباشندکه به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای نسبی انتخاب شدهاند. در این پژوهش، از پرسشنامة 60 سؤالی سنجش تسلط مغزی هرمن (حوریزاد، 1385: 264) جهت سنجش تسلط سبک تفکر ربعهای مغزی مدیران و از پرسشنامة 35 سؤالی سنجش اثربخشی مدل پارسونز (فرخنژاد، 1376) جهت سنجش اثربخشی عملکرد مدیران استفاده شد. بر اساس یافتههای بهدست آمده متغیرهای پیشبین تسلط ربع مغزی A ، C و D )01/0 P< ( قادر به پیشبینی متغیر ملاک (اثربخشی عملکرد مدیران) بودند. همچنین، نتایج نشان دادند تسلط ربع مغزی B قادر به پیشبینی اثربخشی عملکرد مدیران نمیباشد.
مشهدی مشهدی؛ Kazem رسول زاده طباطبایی؛ Parviz آزادفلاح؛ عاطفه سلطانی فر
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسة عملکرد کودکان مبتلا به اختلالADHD و کودکان عادی در آزمونهای برنامهریزی است. بدین منظور، 45 کودک مبتلا به اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی 7 تا 12 سال شهر مشهد با استفاده از آزمونهای SNAP،CBCL،TRF،CSI-4 و نیز مصاحبه بالینی شناسایی و در سه زیرریخت غلبه با نارسایی توجه، غلبه با فزون کنشی/تکانشگری و زیرریخت ترکیبی جای گرفتند. ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر مقایسة عملکرد کودکان مبتلا به اختلالADHD و کودکان عادی در آزمونهای برنامهریزی است. بدین منظور، 45 کودک مبتلا به اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی 7 تا 12 سال شهر مشهد با استفاده از آزمونهای SNAP،CBCL،TRF،CSI-4 و نیز مصاحبه بالینی شناسایی و در سه زیرریخت غلبه با نارسایی توجه، غلبه با فزون کنشی/تکانشگری و زیرریخت ترکیبی جای گرفتند. بدین ترتیب، در هر زیرریخت این اختلال 15 کودک مبتلا قرارگرفت. همچنین، 15 کودک عادی سنین 7 تا 12 سال نیز بهعنوان گروه کنترل از طریق شیوة نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. بهمنظور اندازه گیری کنش اجرایی برنامه ریزی از آزمون برج لندن، آزمون مازهای پرتئوس و خرده آزمون مازهای وکسلر استفاده گردید. تحلیل دادهها با استفاده از آزمون های آماری تحلیل واریانس چند متغیری(MANOVA)، تحلیل واریانس تک متغیری(ANOVA) و آزمون توکی نشان داد که کودکان مبتلا به این اختلال در مقایسه با گروه کنترل عملکرد ضعیف تری در آزمون های برنامه ریزی دارند. در بررسی عملکرد زیرریختها تفاوت معناداری بین آنها مشاهده نگردید، هرچند که عملکرد کودکان مبتلا به زیرریخت ترکیبی در این آزمون ها بهتر بود. در بررسی مؤلفه های مختلف آزمون برج لندن نیز تفاوت معناداری بین گروه کنترل و کودکان مبتلا به این اختلال در زمان کل آزمایش، زمان آزمایش، تعداد خطا و امتیاز کل بهدست آمد. در مجموع، نتایج پژوهش از ضعیف تر بودن توانایی برنامهریزی و سازماندهی کودکان مبتلا بهADHD حمایت کرد.
واژههای کلیدی: اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی، زیرریخت،کنش اجرایی، برنامه ریزی و سازماندهی.
قنبری قنبری؛ masoome سعادت
چکیده
ارتباط مهارتهای حرکتی با سایر جنبههای شخصیت از قبیل خود پنداری، رفتار اجتماعی و...، لزوم پرداختن به مهارتها و فعالیتهای حرکتی را بهعنوان یک ضرورت در روانشناسی مطرح میکند. مطالعه و تحقیق در حیطة مهارتهای اجتماعی، برای افراد با نیازهای ویژه سودمند است. مسئولان با شناخت و آگاهی از این مهارتها و تأثیرگذاری آن بر رفتار و ...
بیشتر
ارتباط مهارتهای حرکتی با سایر جنبههای شخصیت از قبیل خود پنداری، رفتار اجتماعی و...، لزوم پرداختن به مهارتها و فعالیتهای حرکتی را بهعنوان یک ضرورت در روانشناسی مطرح میکند. مطالعه و تحقیق در حیطة مهارتهای اجتماعی، برای افراد با نیازهای ویژه سودمند است. مسئولان با شناخت و آگاهی از این مهارتها و تأثیرگذاری آن بر رفتار و فعالیتهای تحصیلی و شغلی، به ضرورت اقدامات پشتیبانی کننده در این زمینه واقف میشوند و با ایجاد امکانات مناسب، زمینه را برای پیشرفت افراد مهیا میسازند. در این راستا، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر حرکات ریتمیک یوگا بر تعاملات اجتماعی کودکان کمتوان ذهنی پرداخته است. به این منظور 12 نفر دانشآموز کمتوان ذهنی، 6 نفر در گروه کنترل و 6 نفر در گروه آزمایش، بهروش نمونهگیری هدفمند، بهعنوان نمونه در نظر گرفته شدند. این گروه در ردة سنی 7 تا 10 سال و با بهرة هوشی 75 تا 85 مورد بررسی قرار گرفتند. در این پژوهش از پرسشنامة رشد اجتماعی وایلند استفاده شده است. در این مطالعه، بهبودی معنیدار از نظر آماری در تمامیآبعاد 8 گانة مربوط به سنجش سلامت مهارتهای اجتماعی موجود در پرسشنامة وایلند ملاحظه گردید.
واژههای کلیدی: حرکات ریتمیک یوگا، تعاملات اجتماعی، کودک کمتوان ذهنی
بدری گرگری بدری گرگری؛ فتحی آذر فتحی آذر؛ Seyyed davood حسینی نسب؛ mohammad مقدم
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر بازاندیشی در عمل بر تفکر انتقادی دانشجو معلمان انجام گرفت. طرح پژوهشی از نوع طرحهای عاملی (عامل جنسیت با دو سطح و عامل کاربندی با دو سطح «روش باز اندیشی در عمل و روش سنتی») بود. آزمودنیها را 93 نفر از دانشجویان مراکز تربیت معلم چهارگانة تبریز در دو گروه آزمایش (24 دختر و 22 پسر) و دو گروه شاهد (25 دختر و 22 پسر) ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر بازاندیشی در عمل بر تفکر انتقادی دانشجو معلمان انجام گرفت. طرح پژوهشی از نوع طرحهای عاملی (عامل جنسیت با دو سطح و عامل کاربندی با دو سطح «روش باز اندیشی در عمل و روش سنتی») بود. آزمودنیها را 93 نفر از دانشجویان مراکز تربیت معلم چهارگانة تبریز در دو گروه آزمایش (24 دختر و 22 پسر) و دو گروه شاهد (25 دختر و 22 پسر) تشکیل دادند. بهمنظور جمعآوری اطلاعات از دو ابزار آزمون تفکر انتقادی واتسون – گلیزر (فرم الف) با پنج مؤلفه (استنباط، تشخیص پیشفرضها، استنتاج، تعبیر و تفسیر و ارزشیابی دلایل) و پرسشنامة آمادگی تفکر انتقادی کالیفرنیا با هشت مؤلفه (حقیقتجویی، گرایش به موقعیت مسئله، اعتماد به قضاوت خود، تحلیلی بودن، کنترل خود، کنجکاوی ذهنی، عمل منظم و پختگی در قضاوت) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از روشهای تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان دادکه روش باز اندیشی در عمل موجب رشد مهارت تفکر انتقادی (استنتاج قیاسی ) و گرایش تفکر انتقادی (کنجکاوی ذهنی، عمل منظم و پختگی در قضاوت) دانشجو معلمان میشود. بین دانشجو معلمان دختر و پسر از نظر تأثیر باز اندیشی بر تفکر انتقادی تفاوتی وجود نداشت.
واژههای کلیدی: بازاندیشی، تفکر انتقادی، گرایش تفکر انتقادی، دانشجو معلم، آزمون واتسون گلیزر
جاویدی جاویدی؛ رزیتا ابوترابی
چکیده
بررسی رابطة ذهنیت فلسفی و سبک رهبری مدیران در دانشگاه فردوسی مشهد، هدف اصلی این مقاله میباشد. در این پژوهش، مدیران دانشگاه فردوسی مشهد بهعنوان گروه مورد بررسی(n=88) مورد مطالعه قرار گرفتند. برای سنجش سبک رهبری از پرسشنامة سبک رهبری و برای سنجش ذهن فلسفی از پرسشنامة ذهنیت فلسفی استفاده شده است. تحقیق حاضر با استفاده از شیوة کمی غیرآزمایشی ...
بیشتر
بررسی رابطة ذهنیت فلسفی و سبک رهبری مدیران در دانشگاه فردوسی مشهد، هدف اصلی این مقاله میباشد. در این پژوهش، مدیران دانشگاه فردوسی مشهد بهعنوان گروه مورد بررسی(n=88) مورد مطالعه قرار گرفتند. برای سنجش سبک رهبری از پرسشنامة سبک رهبری و برای سنجش ذهن فلسفی از پرسشنامة ذهنیت فلسفی استفاده شده است. تحقیق حاضر با استفاده از شیوة کمی غیرآزمایشی تبیینی مقطعی انجام شده، و برای تحلیل دادهها از تحلیل واریانس، آزمون تعقیبی LSD و آزمون t استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که بین سبکهای رهبری مدیران بر حسب ذهنیت فلسفی آنان تفاوت معنیداری وجود دارد. این بدان معنی است که مدیرانی که در پرسشنامة ذهنیت فلسفی نمرة بالاتری کسب کردند، بیشتر به استفاده از سبک رهبری تیمی گرایش دارند. در نتیجه، نیاز به تقویت خصوصیات ذهن فلسفی شامل جامعیت، ژرفنگری و انعطافپذیری، در مدیران دانشگاه با نظر به یافتههای این تحقیق بارز و نمایان گشته است.
واژههای کلیدی: ذهن فلسفی، جامعیت، تعمق، انعطافپذیری، سبکهای رهبری.
جعفری هرندی جعفری هرندی؛ سیّد ابراهیم میرشاه جعفری؛ رضا جعفری هرندی
چکیده
این مقاله بخشی از یک پژوهش کیفی است که با دو روش تطبیقی و توصیفی- تحلیلی به بررسی عنصر محتوا در برنامة درسی آموزش علوم ایران و چند کشور جهان پرداخته است. بدین منظور، اسناد و مدارک مربوط به این موضوع در کشورهای پیشرو در زمینة علوم و فناوری (کشورهای منتخب) گردآوری و به توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسة آنها پرداخته شده تا نتایج پژوهش آماده ...
بیشتر
این مقاله بخشی از یک پژوهش کیفی است که با دو روش تطبیقی و توصیفی- تحلیلی به بررسی عنصر محتوا در برنامة درسی آموزش علوم ایران و چند کشور جهان پرداخته است. بدین منظور، اسناد و مدارک مربوط به این موضوع در کشورهای پیشرو در زمینة علوم و فناوری (کشورهای منتخب) گردآوری و به توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسة آنها پرداخته شده تا نتایج پژوهش آماده شود. مقالة حاضر تلاش مینماید تا عنصر محتوا از برنامة درسی آموزش علوم ایران و کشورهای منتخب را مورد مطالعه و بررسی قرار دهد. با مقایسة نتایج مشخص شد که در کشورهای مورد مطالعه، محتوای انتخابی حول زمینههای چهارگانة علوم شامل فیزیک، شیمی، زیستشناسی و بهداشت و زمینشناسی است. بهعلاوه، محتوا در سه حیطة دانشی، مهارتی و نگرشی تدوین یافتهاند؛ هر چند در زمینة میزان و نوع پرداختن به حیطة مهارتی و نگرشی تفاوت قابل ملاحظهای بین کشور ما و دیگر کشورها وجود دارد. مباحثی در مورد کسب سواد علمی فنآورانه، حل مسئله، تفکر و مباحثی در مورد طبیعت، عمدهترین نکات برجستة محتوا است که در بین کشورهای مورد مطالعه مشترک میباشد. همچنین، نتایج بهدست آمده شباهتهای قابل ملاحظهای را بین محتوای آموزش علوم در بین کشورهای مورد مطالعه و ایران نشان میدهد. این شباهتها بیشتر در اسناد مکتوب برنامه درسی یا برنامه درسی قصد شده موجود میباشد. در این قسمت، برنامهریزان درسی، برنامههای درسی علوم تعداد زیادی از کشورهای پیشرو در علم و فنآوری را بررسی نموده و نسبت به تدوین محتوا اقدام نمودهاند و بنابراین، طبیعی است که حتی در برخی موارد محتوا کاملتر تدوین شده باشد. در عین حال، فاصلة قابل ملاحظهای بین آموزش علوم کشور ما با کشورهای مورد مطالعه وجود دارد که جای تأمل دارد و شاید بتوان آنرا ناشی از اجرای برنامه درسی دانست که در برنامه درسی کسب شده توسط دانشآموزان خود را نشان میدهد.
واژههای کلیدی: بررسی تطبیقی، برنامه درسی، آموزش علوم، محتوای آموزش علوم
کیمیایی کیمیایی؛ مهرابی مهرابی؛ میرزایی میرزایی
چکیده
هدف مطالعة حاضر، مقایسة وضعیت سلامت روان والدینِ دارای فرزند کمتوان ذهنی آموزشپذیر و ابعاد مختلف آن شامل افسردگی، اضطراب، شکایتهای جسمانی و اختلال در عملکرد اجتماعی میباشد. پژوهش حاضر، یک مطالعة پیمایشی بر روی 191 پدر و مادر دارای فرزند کمتوان ذهنی آموزشپذیر (114= مادر و 77= پدر) است که فرزندان آنها در 28 مدرسة استثنایی شهر ...
بیشتر
هدف مطالعة حاضر، مقایسة وضعیت سلامت روان والدینِ دارای فرزند کمتوان ذهنی آموزشپذیر و ابعاد مختلف آن شامل افسردگی، اضطراب، شکایتهای جسمانی و اختلال در عملکرد اجتماعی میباشد. پژوهش حاضر، یک مطالعة پیمایشی بر روی 191 پدر و مادر دارای فرزند کمتوان ذهنی آموزشپذیر (114= مادر و 77= پدر) است که فرزندان آنها در 28 مدرسة استثنایی شهر مشهد در سال تحصیلی 88-1387 مشغول به تحصیل بودند. روش نمونهگیری، روش خوشهای ـ تصادفی چند مرحلهای بود. پس از نمونهگیری، وضعیت سلامت روان آنها بهکمک پرسشنامة سلامت عمومی مورد ارزیابی قرار گرفت و مشخصات دموگرافیک آنها نیز به کمک پرسشنامة محققساخته گردآوری شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی، آزمونt مستقل و آزمون غیرپارامتریک یومنـ ویتنی بهمنظور مقایسة میانگین در دو گروه استفاده شد. از 191 پدر و مادر دارای فرزند کمتوان ذهنی این مطالعه، تعداد مادران 114 نفر (6/59%) با میانگین سنی 38 و با دامنة سنی 25-58 سال و 2/62% آنها بیسواد یا دارای سواد ابتدایی بودند و پدران 77 نفر (3/40%) با میانگین سنی 41 سال و دامنة سنی 28-60 سال و 8/42% بیسواد یا دارای سواد ابتدایی بودند. با توجه به نمرة میانگین سلامت روان برای کل والدین (4/29= با 7/11=SD)، تمام آنها در سلامت روان مشکلات جدی داشتند؛ ولی تفاوت معناداری بین پدران و مادران این کودکان بهلحاظ میزان اختلال در سلامت روان وجود نداشت و هر دو گروه به یک میزان از مشکلات سلامت روان رنج میبردند (05/0p
حقیقت منش حقیقت منش؛ آقامحمدیان شعر باف آقامحمدیان شعر باف؛ قنبری هاشم آبادی قنبری هاشم آبادی؛ مهرام مهرام
چکیده
این مطالعه با هدف بررسی سبک ها و ابعاد دلبستگی در یک نمونة تجاوز گر جنسی انجام گرفت.34 تجاوزگر جنسی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده از میان افرادی که به جرم تجاوز به عنف در زندان مرکزی شهر مشهد به سر می بردند انتخاب شدند. 34 آزمودنی عادی از لحاظ چهار متغییر سن، وضعیت تأهل، وضعیت اشتغال و سطح تحصیلات با گروه اول جور شدند. گروه عادی ...
بیشتر
این مطالعه با هدف بررسی سبک ها و ابعاد دلبستگی در یک نمونة تجاوز گر جنسی انجام گرفت.34 تجاوزگر جنسی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده از میان افرادی که به جرم تجاوز به عنف در زندان مرکزی شهر مشهد به سر می بردند انتخاب شدند. 34 آزمودنی عادی از لحاظ چهار متغییر سن، وضعیت تأهل، وضعیت اشتغال و سطح تحصیلات با گروه اول جور شدند. گروه عادی بر اساس نمرة مقیاس GSI در پرسشنامة SCL-90-R انتخاب شدند (GSI 1). داده ها با استفاده از فرم بازنگری شدة پرسشنامة تجربة روابط نزدیک (ECR-R) جمع آوری شد و با آزمون t استیودنت برای گروه های همبسته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که میانگین نمرات گروه تجاوزگران جنسی در بُعد اضطراب دلبستگی بهطور معنی داری از گروه عادی بیشتر است. بین دو گروه در بُعد اجتناب مربوط به دلبستگی تفاوت معنی داری وجود ندارد. همچنین، نسبت تجاوزگران جنسی در سبک های دلبستگی نا ایمن بهطور معنی داری از گروه عادی بیشتر است. بنابراین، افراد تجاوزگر جنسی دارای سطح بالایی از اضطراب مربوط به دلبستگی اند که میتواند در سوق دادن آنان بهسوی رفتارهای تعدیگرانة جنسی نقش داشته باشد.
واژههای کلیدی: تجاوزگری جنسی، جرایم جنسی، سبک های دلبستگی، ابعاد دلبستگی.